اورمو ایشچیلری :
(به بهانه رقص و پایکوبی منسوبین احزاب کوردی در سولدوز (نقده ) با پرچم کوردستان ، در جریان انتخابات مجلس نهم)
با سلام
قرن ها است که ملت های تورک و کورد در یک جغرافیا و در همسایگی یک دیگر زندگی کرده اند. همانگونه که خود شما و تاریخ دانان و روشنفکران کورد بهتر از هر کسی می دانند با شروع منازعات صفویه و عثمانی و در زمان زمام داری شاه طهماسب صفوی ، آزربایجان غربی طی استراتژی نظامی زمین سوخته دولت صفوی از سکنه خالی شد و باغات ، مزارع ، چشمه ها ، روستاها و شهر ها خالی از سکنه شدند. این کار به منظور ایجاد مانع در مقابل قشون عثمانی انجام شد. در این زمان سلاطین عثمانی با کوچاندن عشایر کورد از دیاربکر ، حلب و دیگر نواحی جنوبی تورکیه، عراق و سوریه فعلی عشایر جلایر ، بلباس ، هرکی ، شیکاک و مامندی را به سرحدات آزربایجان غربی کوچاندند. اولین درگیری ها نیز بین عشایر کورد و اهالی بومی تورک و سپاهیان صفویه وبعد ها قاجاریه نیز از این زمان شروع شد.
تحرکات شیخ طه ، سیمیتقو و بعدها زرو بهادری و منازعات بعد از انقلاب 57 همه از یک جنس بوده و قبل
از صفویه در زمان اتابکان ، سلاجقه ، غزنویان و غیره هیچ گزارش یا سندی از حضور اکراد در آزربایجان غربی و یا درگیری یا جنگ گزارش نشده است و در هیچ کتاب تاریخی یک جمله یا پاراگراف نیزدر این موارد مشاهده نمی شود.
تحرکات شیخ طه ، سیمیتقو و بعدها زرو بهادری و منازعات بعد از انقلاب 57 همه از یک جنس بوده و قبل
از صفویه در زمان اتابکان ، سلاجقه ، غزنویان و غیره هیچ گزارش یا سندی از حضور اکراد در آزربایجان غربی و یا درگیری یا جنگ گزارش نشده است و در هیچ کتاب تاریخی یک جمله یا پاراگراف نیزدر این موارد مشاهده نمی شود.
به هرحال ! از دویست و اندی سال گذشته تاکنون اکراد به طور جسته و گریخته واردآزربایجان شده و در کنار تورک ها زندگی می کنند. از نظر نگارنده (اورمولو تایماز) این حق طبیعی هرکسی است که در محیط خوش آیند خویش زندگی کند و این حق را نیز نمی توان از کوردها نیز سلب کرد. کوچ و مهاجرت نیز جرم به شمار نمی رود . بنابراین از نظر ماحوی من و شاید اکثریت مردم و فعالان آزربایجانی اعتراض به موجودیت ملت کورد درآزربایجان ندارند. شما نمی توانید یک برگ نوشته و یا یک دقیقه سخنرانی منسوب به فعال ملی و مدنی آزربایجانی پیدا کنید که حق حیات صلح آمیز کوردها را در آزربایجان زیر سوال برده باشد. اما در طرف مقابل محاصره اورمیه توسط شیخ طه ، تحرکات اسماعیل دست طلا در قلعه جوم جوم ، غارت و قتل عام مردم آزربایجان توسط سیمیتقو ، شرارت های زروخان بهادری و قتل عام خانواده های تورک در سولدوز و اخراج خانواده ها و ماموران و معلمان تورک از خانه ، جلدیان ، اشنویه ، مهاباد و بوکان پس از انقلاب چیزی نیست که از یاد هیچ کس برود. بدتر از آن اینکه منسوبین و رهبران احزاب عمده کورد نظیر دمکرات ، کوموله و خباط هیچگاه از کرده خود پشیمان نشده و ابراز ندامت و یا عذر خواهی از مردم آزربایجان ننموده اند. خود شما بهتر از هرکسی می دانید که آزربایجانی ها هیچ تعارضی با حقوق حقه کورد ها ندارند . ما نیز مثل شما به دنبال حق حاکمیت ، زبان مادری ، حقوق انسانی و فرهنگی و ملی و حقوق از دست رفته اقتصادی خود می باشیم . اما گروه ها و احزاب کوردی بدون توجه به حق همسایگی و نان و نمک ،معلمان ، روستائیان ، مهندسین ، ماموران ادارات و ... تورک را به جای دولت مرکزی گرفته و هرچه در توانشان بوده در حق مردم غیر مسلح تورک به کار برده و مسبب فاجعه ای مثل جنگ نقده و واقعه ای مثل واقعه قارنا شده اند که دامن مردم بی دفاع کورد را هم گرفته است . گواه این مدعا هم من ، شما و هزاران شاهد زنده از مردم تورک و کورد می باشیم . به جز مرحوم غنی بلوری از رهبران سابق حزب دمکرات که از نقش مخرب حزب دمکرات و شخص قاسملورا در این وقایع بر شمرده ، دیگر احزاب و شخصیت های کورد دائما در نفیر نفرت و جنگ دمیده اند. اورمیه و استان آزربایجان غربی نقش بسیار استراتژیک برای تورک ها و آزربایجان دارد. زیرا تنها راه خشکی بین تورکیه ، آزربایجان و جمهوری های تورکی جدا شده از اتحاد شوروی سابق می باشد. در حالیکه اورمیه و استان آزربایجان غربی اهمیت استراتژیک و حیاتی برای کوردها و کوردستان ندارد. بدون اورمیه و یا با اورمیه کوردها در بین تورک ها ، اعراب و فارس ها قرار گرفته اند. اورمیه بندر و مفری برای دریای آزاد نیست . مرز بین کوردها ، اروپا و یا روسیه هم نیست . اورمیه (استان آزربایجان غربی ) به سبب خاک حاصل خیز و آب جاری و شرایط آب و هوایی جا و پناسیل کافی برای زندگی تورک و کوردها همراه با صلح و صفا و صمیمیت را دارد. با اوصاف فوق واقعا این همه شعار و تاریخ سازی و نقشه چاپ کردن ، تغییر نام از آزربایجان به کوردستان شرقی ، این همه صرف هزینه و به خاک افتادن این همه جوان تورک و کورد برای چیست ؟ آیا واقعا کوردها زمین برای زندگی و خاک برای زراعت و آب برای نوشیدن ندارند و آنقدر جمعیت و منابعشان محدود است که بدون اورمیه نمی توانند به حیات خود ادامه بدهند؟! یا کاسه ای زیر نیم کاسه وجود دارد ؟ به یاد بیاورید همکاری بین حکومت ملی آزربایجان و جمهوری مهاباد به رهبری مرحوم پیشه وری و قاضی محمد را . آیا این همه برنامه تلوزیونی در کانال های کوردی ، تهیه نقشه های خیالی از کوردستان شرقی ، خونریزی و تلفات سنگین ثمری برای مردم کورد داشته است که شما حتی برای یک بار هم که شده به جای دوستی ، دشمنی با ملت تورک را برگزیده اید ؟! یا دستور از جای بالاتر است ؟! آیا واقعا فکر می کنید میلیون ها تورک با امکانات بی شمار و سرمایه هنگفت ، آزربایجان را به مانند قره باغ ازدست خواهند داد؟ به فرض که اورمیه مال شما شد ، به جز کانونی برای کشمکش بی پایان و خونریزی های بی انتها چه فایده ای برای کوردها خواهد داشت ؟ ارمنستان فقیر ، گرسنه و در محاصره تورک ها که روز به روز از جمعیت آن کم می شود چه فایده ای برای ارمنی ها داشته که چنین وضعی برای شما فایده داشته باشد؟! واقعا قضیه جز این است که احزاب کوردی و روشنفکران و... کورد بازیچه ای در دست بیگانگان از جمله شوونیسم فاشیسم فارس شده اند که به جای پیگیری حقوق ملت خودشان به دنبال ایجاد بلوا و قطعا نابودی کثیری از تورک ها و کوردها هستند؟! آیا فکر می کنید با ایجاد یک جنگ در آزربایجان غربی ، روستایی فقیر کورد باز هم خواهد توانست در مناطقی که نسل هایی از پیشینیان خود به مدت حدود دو قرن زندگی کرده اند باز هم زندگی کند ؟!یا سرنوشتی محتوم و دردناک برای ملتتان می بینید؟!
در هرصورت حق شماست که خودتان در مورد سرنوشت خودتان تصمیم بگیرید ولی نگارنده به عنوان یک انسان و شخصی که تا حدودی از تاریخ مطلع بوده و تجربه مشاهده نزدیک وقایع در سی سال گذشته را دارم ، جداً توصیه می کنم از مالیخولیای کوردستان شرقی دست کشیده و به دنبال حقوق خود در سرزمین خود بروید، باور کنید این به نفع همه است.
اورمولو تایماز – زمستان 1390
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر