۱۳۹۱ اردیبهشت ۳۰, شنبه

دریاچه ی اورمیه در مقام هدف

اورمو ایشچیلری :
(در پاسخ به مطلب مندرج در نشریات "آراز آزربایجان" و "کوشا")
مرحوم "ابوالفضل ائلچی بی" در مقاله ی مشهور خویش بنام شوونیسم فارس وقتی به واکاوی گفتمان نژادپرستانه ی پان فارسیزم می پردازد، این اندیشه را حتی خطرناکتر از نازیسم هیتلری، فاشیزم موسولینی و دیکتاتوری استالینی ابراز می دارد. گویا روند سیاست های حکومت ایران در آزربایجان رفته رفته صحت این سخن را به نظاره نشسته است. اگر تا به امروز، ملت آزربایجان جنوبی در تقابل با شوونیسم فارس در حفظ موجودیت فرهنگی خویش تلاش می نمود، از این به بعد باید همت خویش برای حفظ موجودیت فیزیکی خویش صرف نماید. چراکه خشک شدن دریاچه اورمیه تبعاتی به بار خواهد آورد که حتی نفرت نازیسم هیتلری از یهود را یارای مقایسه با آن نیست.اگر نازیسم هیتلری با کشتار و نابودی یهودیان، تاریخ خویش را آلوده به نژادپرستی کرد شوونیسم فارس با بی تفاوتی به خشک شدن دریاچه ی اورمیه، زندگانی چندین میلیون نفر را به خطر انداخته و خواهان تکرار دگرباره ی این نژادپرستی در خاورمیانه می باشد. شوونیسم فارس بسیار خوب می داند که خشک شدن دریاچه اورمیه معیشت میلیونها نفر را با مشکل مواجه ساخته و زندگانی در این منطقه را غیرممکن خواهد ساخت؛ اما چنان از آزربایجان و ترکهای ساکن در این منطقه نفرت دارد که بی تفاوتی را سرمشق سیاستهای خویش در این باب نموده است. حتی پا فراتر نهاده و به گونه ای غیرمستقیم این کویرسازی را به سخره می نشیند. مؤید این امر مطلب مندرج در شماره ی آخر نشریات "آراز آزربایجان" و " کوشا می باشد.

این دو نشریه که در سطح آزربایجان غربی منتشر می شوند و وابسته به حاکمیت می باشند در شماره ی آخر خود با درج مطلبی با عنوان "دریاچه ی اورمیه، فرصت یا تهدید" این گونه اظهار نظر نموده است که با خشک شدن دریاچه اورمیه نه تنها سونامی نمکی در راه نیست بلکه سبب رونق هرچه بیشتر کشاورزی در این منطقه خواهد شد!

این سخنان دنباله رو همان سیاستی است که احمدی نژاد را به ابراز این سخن جسارتمند می کند که خشک شدن دریاچه اورمیه امری طبیعی است و هر پانصد سال یکبار این امر در این منطقه رخ می دهد و نمود دگرباره ی رد دو فوریتی طرح آب رسانی به دریاچه اورمیه از سوی مجلس ایران می باشد. این چهره ی کریه نژادپرستی چنان سخیف ست که گاه آدمی در باور آن دچار مشکل می گردد که آیا براستی این حد از نژادپرستی امکان پذیر است؟! اما گویا شوونیسم فارس قصد آن دارد، این تابو را شکسته و در سالهای آینده با کوچانیدن اجباری آزربایجانیان به سایر نقاط ایران هم روند آسیمیلاسیون در این منطقه را تسریع نماید و هم خاطره ی کوچهای اجباری استالین را زنده نماید. 

حال با این اوصاف وظیفه ی فعالین حرکت ملی آزربایجان چیست؟ به نظر نگارنده، مسئله ی خشک شدن دریاچه ی اورمیه چنان امری جدی است که باید ورای امری محیط زیستی نگریسته شده و در اولویت خواستهای ملی گرایان آزربایجان قرار گیرد و تمامی فعالین صدیقی که خویشتن را منسوب به این حرکت می پندارند هرآنچه در توان دارند بکار گیرند تا با فشار به حاکمیت ایران جلوی این سیاستهای نژادپرستانه گرفته شود. در غیر اینصورت دیگر وطنی باقی نخواهد ماند که جان دادن در راه آن را افتخاری برای ابنای وطن بپنداریم. در یک کلام باید چنان گام برداریم که دریاچه ی اورمیه در مقاوم هدفی اولویت دار مد نظرمان قرار گیرد و نه امری دیگر.


ادمین صفحه فیسبوکی "کمپین اعتراض به خشکاندن دریاچه اورمیه"

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر