۱۳۹۱ خرداد ۸, دوشنبه

باکو، یوروویژن، زینب سوئدی و امام جمعه تبریز

اورمو ایشچیلری به نقل ازایران امروز: آذری‌های در برگزاری مراسم یوروویژن سنگ تمام گذاشتند. مراسم با شکوه هر چه تمام‌تر برگزار شد. براساس گزارش‌های خبرگزاری‌ها، در طول ۵۷ دوره برگزاری مسابقات یوروویژن، این مراسم در هیچ دوره‌ای این چنین باشکوه، راحت و دلپذیر برگزار نشده بود. سازماندهی و مدیریت عالی مراسم رضایت شرکت‌کنندگان و تحسین همگان را برانگیخت.
■ سوئد با کسب بیشترین آرای اروپایی‌ها که در تاریخ یوروویژن کم‌سابقه بود، برنده این مسابقه و میزبان دوره بعدی 
یوروویژن شد. بعد از سوئد، روسیه، صربستان، آذربایجان، آلبانی، استونی، آلمان، ترکیه، ایتالیا و اسپانیا به ترتیب ده کشور
برتر مسابقه یوروویژن بودند.
 

لورین خواننده سوئدی

■ لورین، خانم جوانی که سوئد را نمایندگی ‌کرد و اول شد، مراکشی‌تبار است و نام واقعی‌اش «زینب تلحاوی» است. سادگی، صدای قوی و سحرآمیز این خانم قلب اروپایی‌ها را تسخیر کرد. لورین از ته دل خواند و صدایش به دل میلیون‌ها نفر نشست. این انتخاب شایسته و به حق باید غرور خارجی‌تباران سوئد را نوازش دهد که هر از گاهی از سوی خارجی‌ستیزان زخمی می‌شود.

■ مادر لورن نیز که همراه او در باکو بود، به خاطر همراهی دخترش و اساسا داشتن چنین دختری با دسته‌گلی ویژه در استادیوم کریستال مورد تقدیر قرار گرفت.

■ از ویژه‌گی‌های یوروویژن امسال، حضور یک جوان ایرانی به نام «تورج کشتگر» به نمایندگی از کشور نروژ بود. تورج در یک‌سالگی به همراه خانواده‌اش از شیراز به نروژ مهاجرت کرده است. 


جان بونومو یهودی افتخار ترک‌ها در یوروویژن بود

■ یکی دیگر از نکات جالب یوروویژن باکو نمایندگی کشور ترکیه توسط یک جوان یهودی به نام «جان بونومو» بود. او گفت، دین‌اش نقشی در هنرش و نمایندگی کشورش ندارد. او کشوری را نمایندگی می‌کرد که توسط «اسلام‌گرایان» اداره می‌شود و این اواخر رابطه تنش‌آمیزی با اسرائیل دارد. متاسفانه «جان بونومو» از اسرائیل رای مورد انتظار خود را دریافت نکرد و این شاید دلیلی بر آن باشد که افکار عمومی اسرائیل هنوز از ترکیه دلخور است. 

■ کشور فنلاند را دو برادر دوقلو و هم‌شکل نمایندگی می‌کردند. در مرحله مقدماتی مسابقه، وقتی این دو جوان به فینال راه یافتند، عکس‌العمل و شادی آنها حیرت همه را برانگیخت. این دو برادر از شدت شادی و هیجان تمام را سالن معلق‌زنان طی کردند. در فینال متاسفانه امتیاز چشم‌گیری بدست نیاوردند. 

■ «بارانوفسکیه بابوشکی» (مادربزرگ‌های بارانوف) که روسیه را در یوروویژن نمایندگی می‌کردند از دیگر جاذبه‌های یوروویژن باکو بود. آنها کار خود را از خواندن برای جمع‌آوری پول احداث یک کلیسا برای روستایشان آغاز کردند و در نهایت سر از یوروویژن درآوردند. تیم ۶ نفره بابوشکاها توجه زیادی را جلب کرد و در نهایت در جایگاه دوم قرار گرفت.

■ ده روز تمام، شهر باکو، شهر شادی و شادخواری بود؛ شهر موسیقی، رقص و هنر و شهر تمام جهان از همه‌ی فرهنگ‌ها. ده روز تمام ده‌ها هزار جوان از اطراف و اکناف اروپا در این شهر شادی کردند و زندگی را آنچنان که شایسته است تجربه کردند. در عین‌حال صدها هزار جوان در آن سوی مرز آذربایجان - در ایران ما - از خود پرسدند: چرا ما نه؟ چرا ما نمی‌توانیم از این شادی بهرمند شویم؟ چرا حق شادی و زندگی مثل جوان‌های دیگر از ما سلب شده است؟


سبینه بابایوا، نماینده آذربایجان

■ سرمایه‌گذاری جمهوری آذربایجان برای میزبانی این یوروویژن بسیار کلان بود. رسانه‌های نزدیک به اپوزیسیون در آذربایجان نوشتند بیش از ۵۰ میلیون دلار برای آماده کردن سالن کریستال و محوطه آن هزینه شده است. آلمان در سال ۲۰۱۱ که میزبان یوروویژن بود برای برگزاری آن حدود ۲۵ میلیون دلار خرج کرده بود. آلمان تاسیسات ویژه مراسم یوروویژن را در یک استادیوم فوتبال به صورت مونتاژ شده و یکبارمصرف برپا کرده بود. پس از پایان مراسم، همه‌‌ی تجهیزات را برچید و استادیوم ورزشی را به حالت اول برگرداند. اما آذربایجان یک سالن دائمی چندمنظوره احداث کرد، تا سال‌ها از آن برای ورزش، کنسرت و همایش‌های ویژه استفاده کند. استادیوم کریستال در محل پادگان سابق نیروی دریایی اتحاد شوروی احداث شده است. پیش‌بینی شده بود که آذربایجان از محل برگزاری مسابقه یوروویژن امسال ۱۲۰ میلیون دلار درآمد خواهد داشت. 

■ این همه سرمایه‌گذاری آذری‌ها برای یوروویژن برای آن بود که این کشور تازه استقلال، خود و جاذبه‌های توریستی‌اش را به دنیا بشناسانند. اما مهمتر از همه، یوروویژن برای آذری‌ها یک فرصت طلایی برای نشان دادن توانایی خود برای برگزاری چنین مراسم‌هایی بود: آذربایجان یکی از کشورهای داوطلب برای برگزاری المپیک ۲۰۲۰ است. باکو با برگزاری باشکوه مراسم یوروویژن در تلاش بود که نشان دهد که از زیرساخت‌ها و ظرفیت‌های لازم برای برگزاری المپیک ۲۰۲۰ برخوردار است.

■ از هفته‌ها پیش از آغاز مراسم یوروویژن در باکو و در تمام روزهای برگزاری مراسم، دولت باکو زیر انتقاد شدید دولت‌ها و رسانه‌های اروپایی‌ها بود. آنها هیچ فرصتی را برای انتقاد از دولت الهام علی‌اف از دست ندادند. این انتقادها دو محور اساسی داشت: محدود بودن آزادی مطبوعات در این کشور و تخریب خانه‌های مردم توسط دولت برای نوسازی شهر، از جمله برای آماده‌سازی محل یوروویژن. رسانه‌های اروپایی می‌گفتند دولت خسارت اندکی به صاحبان خانه‌ها داده است. 

■ در گزارش مستندی که بی بی سی در آستانه یوروویژن از آذربایجان تهیه و پخش کرد گفته می‌شد که دولت برای خانه‌های تخریب شده متری ۱۵۰۰ مانات خسارات داده است. هر مانات آذری بیش از یک یورو ارزش دارد. به این ترتیب دولت برای یک خانه‌ی صدی متری ۱۵۰ هزار مانات - بیش از ۱۵۰ هزار یورو - پول داده است. با این پول به راحتی می‌شود در باکو آپارتمان و با حتی خانه خرید. برای کسانی که آشنایی نزدیک با مسائل آذربایجان دارند، مناقشه بر سر تخریب خانه‌ها در باکو، بیش از آنکه مسئله حقوقی و حقوق‌بشری باشد، دعوایی سودجویانه و کاسبکارانه میان دولت و صاحبان تعدادی از خانه‌ها بود.


استادیوم چند منظوره کریستال

■ اما دیگر انتقادها از دولت آذربایجان به حق است و دولت باکو باید زمینه‌های چنین انتقادها را از بین ببرد. منتقدان خواهان رعایت کامل آزادی‌های مدنی مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر، انتخابات آزاد، چرخش قدرت، پایان دادن به فساد اداری و شفافیت در عملکرد دولت و مقام‌های دولتی در همه زمینه‌ها در این جمهوری نوپا هستند.

■ هم‌زمان با انتقاد اروپایی‌ها از دولت باکو در خصوص محدودیت آزادی‌های سیاسی، در ایران نیز برخی روحانیون با پیشتازی محسن مجتهد شبتسری، امام جمعه تبریز کارزار گسترده‌ای را علیه برگزاری یوروویژن در باکو برپا کرده بودند. مجتهد شبتسری بارها هواداران خود را مقابل کنسولگری آذربایجان در تبریز جمع کرد تا علیه مقام‌های آذربایجان شعار سر دهند و ناسزا بگویند. ایشان قول داده بود آنقدر به این اعتراض‌ها ادامه خواهد داد تا باکو ناگزیر به لغو مراسم یوروویژن شود. 

■ شلوغ‌کاری زیاده از حد محسن مجتهد شبستری بالاخره واکنش آذری‌ها را برانگیخت و آنها نیز با تجمع در مقابل سفارت جمهوری اسلامی در باکو علیه تبلیغات منفی آخوندهای حکومتی در ایران اعتراض کردند. این اعتراض‌ها البته با شعارهای آبدار علیه علی خامنه‌ای نیز همراه بود. در پلاکاردهای تظاهرات شعار «مرگ بر خامنه‌ای» نبود، اما گویا شفاها چنین صبحت‌های شده است!

■ شعار آذری‌ها علیه علی خامنه‌ای واکنش خشم‌آلود محمدباقر بهرامی، سفیر جمهوری اسلامی در باکو را در پی داشت. او با انتشار بیانیه‌ی تندی علی خامنه‌ای را جزو «مقدسات» نامید و شعار علیه او را توهین به مقدسات اعلام کرد. سفیر جمهوری اسلامی خواستار عذرخواهی مقام‌های آذری شده بود و چون دید چنین نشد، در اعتراض باکو را ترک کرد.

■ حال که یوروویژن پایان یافته سفیر ایران احتمالا به آرامی به باکو بازخواهد گشت و شاید هم در تهران کسی به او خواهد گفت، آقای خامنه‌ای مقدس نیست، اگر بود در راس یک دولت و حکومت نمی‌نشست. جناب بهرامی! سیاست و حکومت که جای مقدس‌ها نیست! اگر آقای خامنه‌ای می‌خواهند هم مقدس باشند و هم در راس حکومت، آنگاه باید گفتار و کردارشان مثل مقدس‌ها باشد. نمی‌شود به این و آن بد گفت، در امور دیگران دخالت کرد، اموال ملت را به جیب شیخ حسن یا بشار اسد ریخت یا دستور زندان و شکنجه و کشتار معترضان بی‌گناه را داد، آنگاه ادعای مقدس بودن هم کرد. آذری‌هایی که مرگ علی خامنه‌ای خواستند چند صد نفر بیشتر نبودند، روزانه میلیون‌ها ایرانی ستم دیده از حکومت علی خامنه‌ای آرزوی مرگ او را دارند. کجای کاری آقای سفیر!

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر