اورمو ایشچیلری : مسعود پزشکیان نماینده فعلی تبریز، آزرشهر و اسکو که متولد سویوق بلاق می باشد تقریبا 31 ماه پیش یعنی در مورخه 17خردادماه 88 ساعت 8عصر روز یکشنبه در ستاد موسوی در شهرستان بوکان با بی شرمی تمام شهرهای تاریخی آزربایجان را شهرهای کورد نامید
و "هر کاری از دستم بربیاید برای کردستان انجام خواهم داد؛ یعنی همان کاری را که برای تبریز انجام میدهم قطعاً برای مهاباد، بوکان، سردشت و سقز و ... انجام خواهم داد" را ایراد نموده است
در زیر متن این سخرانی را می توانید مشاهده کنید .
بنا به دعوت ستاد مهندس میرحسین موسوی در بوکان، دکتر مسعود پزشکیان نمایندهی مردم تبریز در دور هشتم مجلس شورای
اسلامی و وزیر سابق بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در دولت دوم اصلاحات در میان موج حامیان مردمی مهندس موسوی در شهرستان بوکان در ساعت 8عصر روز یکشنبه 17خرداد88 حضور به هم رساند و سیاستها و عملکردهای دولت نهم را نقد نمود. مسعود پزشکیان متولد مهاباد است و سالها در مهاباد زیسته است؛ ابتدا با زبان کردی سلیس و روان اعلام نمود: افتخار من این است که در سابلاغ(مهاباد) به دنیا آمدهام و همیشه به مهابادی بودن خود افتخار نمودهام، آنگاه که قرار بود به عنوان وزیر بهداشت معرفی شوم، خود را به عنوان مهابادی معرفی نمودم و در پاسخ کسانیکه از محل تولد من سؤال مینمودند با افتخار میگفتم؛ بلی من در مهاباد متولد شده و اهل مهابادم. در انتخابات مجلس هشتم در حوزهی انتخابیهی تبریز نیز به همین منوال، اصرار بر مهابادی بودن خود داشتهام. بنده به نمایندهی مردم مهاباد در مجلس نیز گفتهام و خدمت آقای دکتر عثمانی هم عرض نمودهام، هر کاری از دستم بربیاید برای کردستان انجام خواهم داد؛ یعنی همان کاری را که برای تبریز انجام میدهم قطعاً برای مهاباد، بوکان، سردشت و سقز و ... انجام خواهم داد.
وی ادامه داد: من چه در زمانیکه 8سال رییس دانشگاه علوم پزشکی تبریز بودم و چه زمانیکه معاون وزیر و بالاخره وزیر بودهام، آنچه برای من اهمیت داشت این بود که با تمام وجود به مردم فقیر و بیچارهی حاشیهنشین و روستاهای دورافتاده خدمت کنم. هدف من کسب مقام و سیاستبازی به آن معنای خاص نبوده است.
آنچه من نوعی و آقای دکترعثمانی را که افراد سیاسی نیستیم وارد سیاست کرد، رفتار نامناسب سیاستمداران و مدیران موجود در کشور که بینش خاصشان به آنان دیکته میکند که افرادی که با آنان نیستند یا مثلاً به آنان رأی نمیدهند، خارجی، دشمن، نامسلمان، ضد ولایت، اجنبی، ضد مملکت و ضد دولتاند. من به عنوان یک فرد ایرانی به نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی معتقدم و به چارچوب مملکت پایبندم؛ اما آدمی نیستم که دستور بپذیرم و زیر بار زور بروم و نمیتوانم در کشوری زندگی کنم که افرادی اگر مشابه آنان فکر نکردی، بگویند شما خارجی هستید و از خارج داری دستور میگیری. ما ایرانی هستیم مال این سرزمینیم، مال این مملکتیم. چه کسانی که در کردستان زندگی میکنند، چه کسانی که در بلوچستان، چه کسانی که در خوزستان، چه کسانی که در آذربایجان، همه مال یک کشوراند.
دکتر پزشکیان درباره شعار عدالت دولت نهم گفت: اگر به دنبال عدالتیم باید منابع موجود کشور را بر اساس عدالت تقسیم کنیم، ما حق نداریم به مردم دروغ بگوییم. ما حق نداریم سر مردم کلاه بگذاریم. ما حق نداریم با پول رأی بخریم و حق نداریم مردم را با پول فریب بدهیم. آن چیزی که ملت ما از سیاستمداران میخواهد ایجاد بستری متناسب و عادلانه در اشتغال، در کسب پستها و مقامها، در آموزش، در بهداشت و درمان و از بین بردن بیعدالتی و نابرابری در کشور در عمل است نه در تئوری. آن چیزی که ما را وادار میکند که برای مردم حرف بزنیم و فریاد بکشیم این است که ما نمایندگان مردمیم و مردم در حقیقت آن کسانی هستند که نیاز به دفاع ما دارند. مردمی که نیازمند دفاع ما هستند، بیکارانی هستند که دنبال کار، اشتغال و زندگیاند در حقشان اجحاف میشود. آن چیزی که امروز در جامعهی ما مطرح میشود-به نظر من دانشگاهی و تحصیلکرده هستم- عادلانه نیست. آن چیزی که اکنون در جامعهی ما پیاده میشود بیشتر نگاه به یک دسته و گروه خاص دارد و این دسته و گروه خاص نمیتوانند همهی نمایندگان ما باشند. نمایندگان مملکت ما همهی مردم ما هستند. من بارها در مجلس هم گفتهام؛ عدالت این است که اگر در تهران، اصفهان، کرمان، سمنان و اراک امکانات صنعتی، راه، آموزش، درمان، بهداشت و تجارت را درست میکنند در آذربایجان و تمام نقاط کشور همین کار را انجام دهند. این اتفاق نیفتاده است. من در مهاباد بزرگ شدهام، در جادهی مهاباد کارگری کردهام. آن جاده که 35 سال میگذرد هنوز هم همان جاده است. ولی در کشور چون وزیر بودم گشتهام و خیلی جاها را دیدهام، من در زاهدان سال52 سربازی کردهام اصلاً جاده نداشت، راه نداشت، شهری نبود. الآن مهاباد ما و جادهی ما همان جاده است ولی آنچه را که آنجا درست کردهاند قابل قیاس نیست، SMS برایم فرستادهاند که قطار زاهدان-کرمان را افتتاح کردهایم. در بم شهرک آزاد صنعتی ساختهایم... ولی به کردستان، به آذربایجان که نگاه میکنم این بیعدالتی را با تمام وجود احساس میکنم و این بیعدالتی قابل قبول نیست. ما اعتقاد به این داریم که عدالت اصول ذهنی و فکری ماست و اگر از عدالت دم میزنیم باید در عمل پیاده کنیم نه در شعار و گفتار. ما حق نداریم از عدالت بگوییم ولی در عمل ناعادلانه رفتار کنیم. ما حق نداریم از عدالت بگوییم و فقط به آنانی که با ما دوستاند شغل و پست بدهیم، کار بدهیم و کسانیکه ما نمیشناسیم و با ما نیستند تحویلشان نگیریم. و تازه تهدید کنند و بترسانند که اگر به ما رأی ندهید، کسانی که پستی دارند پستشان را از آنان میگیریم و یا اضافهکاریشان را قطع میکنیم .
چرا باید در این کشور کاری بکنند که من اگر بخواهم از میرحسین حمایت کنم و یا برایش تبلیغ کنم بگویند فردا ممکن است تورا تأیید نکنیم؟ ما چه گناهی کردهایم؟ شورای نگهبان 4 نفر را تأیید کرده است. من میخواهم به یکی رأی بدهم و برایش تبلیغ کنم باید فردا برایم پرونده درست کنند؟! آیا این عمل انصاف، مردانگی، عدالت و .. است؟ از من خواستند که به تلویزیون بروم وسط برنامه بساط را جمع کردند و رفتند. و روز یکشنبه گفتند بیا تلویزیون. گفتم که دیگر لازم نیست به تلویزیون بیایم، چرا؟ چون تمام اتفاقاتی که در زمان وزارت ما افتاده بود اینها به اسم خودشان تمام کردند. بیمهی روستایی و روتختی را ما اجرا کردیم، آمبولانسها را ما خریدیم، ما گفتیم که ارژانس تصادفات رایگان باشد، ما پیگیری کردیم که به محرومان خدمت شود، حالا اگر کار مثبتی انجام دادهاند اشکالی ندارد، به مردم دروغ نگویند. مردم را تهدید نکنند. تهدید، دروغ گفتن کار درستی نیست. هر وجدان بیداری، هر انسان آگاهی که در این دنیا زندگی میکند و به انسانیت خودش معتقد است اگر دید که عدهای نامردی میکنند اگر فریاد نکشد انسان نیست. اگر داد نزند انسان نیست. ما میخواهیم بگوییم ما هم در دنیا آدمیم، ما هم نفسی داریم. ما هم حقی داریم. اگر قرار است کسی به انسانیت، استقلال، جمهوریت، آزادی ما هجمه بکند در مقابلش میایستیم، هجمه میکنیم و فریاد میکشیم و از هیچی باکی نداریم. بنده نیازی به پول و مقام ندارم والله با تمام وجودم معتقدم که به مردم باید خدمت کرد و علم، دانش و آگاهی ما باید در استخدام خدمت به مردم باشد ولاغیر. هرکسی این علم و دانش را برای تیم خودش، پول خودش، پست خودش میگیرد آدم نااهلی است. اما این هم درست نیست که رییسجمهور یک مملکتی در صدا و سیما بنشیند و در یک مصاحبه «بگم بگم ...« بکند. بگو چه میخواهی بگویی؟ میخواهی بگویی یک زن[باعرضه] در این مملکت دو تا لیسانس با هم گرفته است؟ مولانا چه قشنگ گفته است:
حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو
و اندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو
هم خویش را بیگانه کن هم خانه را ویرانه کن
وآنگه بیا با عاشقان هم خانه شو هم خانه شو
رو سینه را چون سینهها هفت آب شو از کینهها
وآنگه شراب عشق را پیمانه شو پیمانه شو
باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی
گر سوی مستان میروی مستانه شو مستانه شو
اندیشهات جایی رود وآنگه تو را آن جا کشد
ز اندیشه بگذر چون قضا پیشانه شو پیشانه شو
قفلی بود میل و هوا بنهاده بر دلهای ما
مفتاح شو مفتاح را دندانه شو دندانه شو
رو سینه را چون سینهها هفت آب شو از کینهها
وآنگه شراب عشق را پیمانه شو پیمانه شو
همهی اینها را برای این بیت آخر گفتم، که خیلی عمیق است:
گوید سلیمان مر تو را بشنو لسان الطیر را
دامی و مرغ از تو رمد رو لانه شو رو لانه شو
سلیمان که زبان حیوانات را بلد بود بود میگوید مدانی چرا این مرغان و پرندگان به طرفت نمیآیند؟ برای اینکه برایشان پرونده میسازی، تله درست کردهای! برایشان مشکل ایجاد میکنی. تو لانه بشو، تو پناهگاه مردم بشو، تو در حقیقت گره این مردم را باز کن، ببین این مردم چگونه به لانهی تو داخل میشوند.
ببین این مردم چگونه به طرفت میآیند. اما به شرطی که گره مردم را باز کنی نه یانکه پرونده برایشان درست کنی، نه اینکه تهدیدشان بکنی، نه اینکه آنها را ترسانده و در را به رویشان ببندی، نه اینکه اگر خواستند غیر تو فکر کنند آنها را متهم به جنبی، خائن و ضدیت متهم کنی، والله ما مال همین مملکتیم و میخواهیم در این مملکت با تمام وجود، اعتقاد و باورمان به مردم خدمت کنیم. و این مردم کرداند، لراند، عربند، بلوچند، ترکمناند، فارسند و آذریاند؛ همهی کسانی هستند که در این مملکت زندگی میکنند.
بنیآدم اعضای یکدیگرند
که در آفرینش زیک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
تو کز محنت دیگران بیغمی
نشاید که نامت نهند آدمی
گفتنی است که پیش از سخنان دکتر پزشکیان، دکتر محمدقسیم عثمانی نمایندهی منتخب مردم بوکان در مجلس هشتم شورای اسلامی، اجمالی از دلایل حمایت خویش را از کاندیداتوری مهندس موسوی برای ریاست جمهوری را بیان نمود و از مانعتراشی و کارشکنیهای مسئولان شهرستان بوکان در برگزاری این مراسم که یک ساعت با تأخیر انجام شده بود سخن گفت و همگان را به مشارکت در انتخابات و رأی دادن به مهندس موسوی دعوت نمود. وی مهندس میرحسین موسوی را مردی لایق، کاردان، مدیر و عالم وصف نمود و تأکید کرد حاضر است تمام گذشته و آیندهی سیاسی خود و سوابق کاری خود را به خاطر راه مهندس موسوی فدا کند.
* مسعود پزشکیان (زاده ۱۳۳۳ مهاباد) وزیر بهداشت درمان و آموزش پزشکی در کابینه دوم محمد خاتمی بوده است. وی فوق تخصص جراحی قلب و عروق از دانشگاه تهران است. دیگر سمت های وی رئیس مرکز آموزشی و در مانی شهید مدنی دانشگاه علوم پزشکی تبریز ۱۳۷۳، قائم مقام وزیر ورئیس دانشگاه علوم پزشکی تبریز ۱۳۷۹-۱۳۷۳، معاون سلامت وزیر بهداشت، درمان وآموزش پزشکی ۱۳۸۰-۱۳۷۹ بوده است. پزشکیان از اعضاء شورای عالی انقلاب فرهنگی بوده و در انتخابات مجلس هشتم از حوزه انتخابیه تبریز به عنوان نفر اول وارد مجلس شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر