اورمو ایشچیلری :عزیز پور ولی،آنهایی که از دور و نزدیک دستی در مبارزات و مطالبات ملی در آذربایجان دارند این نام را بسیار شنیده اند.شاید اگر بگوئیم پیر حرکت ملی سخن به گزافه نبرده ایم،سال هاست که عزیز پور ولی طعم تلخ بازداشت ها و زندان ها را می چشد و می کشد ولی هر بار که از در زندان بیرون می آید راسخ تر از قبل راه سخت مبارزه ملی در آذربایجان را طی می کند.البته کم نیستند عزیز پور ولی هایی پشت میله های زندان که سرود آزادی و ظفر برای آذربایجان می خوانند.این بار
کبوتران آزادی به خاطر فلامینگوها پشت میله های زندانند و آیدای کوچک چه صمیمانه لبخندی بر لبانش نقش بسته تا شاید عزیز و ده ها و صد ها عزیز دیگر سرود آزادی و ظفر را به پایان رسانند تا فلامینگوها بار دیگر به دریاچه بازآیند.می دانم، آیداهای زیادی منتظرند تا با دستان کوچک و زیبایشان گلی تقدیم کبوتران در بند کنند و می گفتند انتظار چیز خوبی نیست و من باورم نمی شد و حالا همه در کنار آیداها منتظریم تا سرود آزادی و ظفر عزیز به همراه دوستانش تمام شود و ما در کنار، آیداهایمان منتظریم و با عزیزانمان که در بندند سرود ظفر می خوانیم تا فلامینگوها به دریاچه بازگرددند.http://free-ezizpurveli.blogfa.com/post-9.aspx
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر