اورمو ایشچیلری به نقل ازخبرگزاری هرانا - دادگاه انقلاب اسلامی طی یک پروسه دادرسی مشترک برای پنج تن از فعالین کارگری و دانشجویی تبریز، چهار تن از ایشان را در مجموع به ۲۲ سال و نیم حبس و یک نفر را از اتهامات وارده تبرئه کرد. بر این اساس شاهرخ زمانی به یازده سال حبس تعزیری، محمد جراحی به تحمل پنج سال، نیما پور یعقوب به شش سال حبس تعزیری و ساسان واهبیوش نیز به تحمل نود و یک روز حبس محکوم شده اند.صدور چنین حکمی که لااقل کم سابقه بودن آن طی سال های اخیر بدیهی ست، نسبت به موارد مشابه مورد توجه افکار عمومی قرار نگرفته است.در این خصوص با نقی محمودی، از وکلای دادگستری در تبریز که تاکنون وکالت بسیاری از فعالین سیاسی- مدنی در تبریز را بر عهده داشته و از مطلعین پرونده مذکور نیز است، به گفتگو نشستیم.
آقای محمودی معتقد است که احکام صادره برای نامبردگان با رفتاری های آنان هیچ تناسبی ندارد و تنها به علت هراس دستگاه امنیتی از کار گروهی و تشکیلاتی بوده است.متن کامل گفتگوی با این وکیل دادگستری را در زیر می خوانید:
آقای محمودی بعنوان وکیل دادگستری در منطقه تبریز که در جریان پرونده ی تعدادی از فعالین دانشجویی و کارگری در تبریز، یعنی آقایان شاهرخ زمانی، محمد جراحی، نیما پوریعقوب، ساسان واهبیوش و بیوک سیدلر هستید. در ابتدا مشخصا بفرمائید که چقدر و چگونه در جریان این هستید؟
آقای جراحی تقریبا حدود 3 سال قبل موکل بنده بود که به اتهام تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی، از طریق نگهداری برخی نشریه ها و اعلامیه های کارگری به 4 ماه حبس تعزیری محکوم شده بود. ایشان بعد از ابلاغ حکم نتوانستند اعتراض خود را ارائه دهند که پس از ارسال پرونده به احرای احکام حکم جلب ایشان صادر شد و بر همین اساس به زندان منتقل شدند. در این خصوص من بعدها به حکم اعتراض کردم و موفق شدیم در دادگاه تجدید نظر نسبت به تعلیق حکم، اقدام کنیم و ایشان را از زندان بیرون بیاوریم.
بعد از دستگیری این افراد در سال جاری هم با توجه به اینکه من تمامی این افراد - به استثنای ساسان واهبی وش- را از نزدیک می شناختم، نیما و شاهرخ تماس مداوم از داخل زندان با من داشتند و هم چنین خانواده های ایشان هم به دفترم مراجعه می کردند و بنده مشاوره های لازم را به آن ها می دادم؛ به همین خاطر می توان گفت که در جریان کامل پرونده هایشان هستم.
این افراد در اقدامی کم سابقه از سوی دادگاه انقلاب مجموعا به ۲۲ سال و نیم حبس محکوم شدند. اتهام این افراد که منجر به صدور چنین احکامی شده، چه بوده است؟
واقعا در طول سال های اخیر صدور چنین حکمی بی سابقه بوده که برای چهار نفر که دو نفرشان فعال کارگری و دو نفرشان دانشجو هستند صرفا به خاطر بحث و تبادل نظر و خواندن برخی اعلامیه ها و کتاب ها و حتی چاپ یک نشریه ی کارگری چنین حکم سنگینی صادر شود.
اتهام سنگینی که علیه ایشان مطرح شده، یعنی اتهام اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور از آن اتهام های نخ نمایی ست که در سال های اخیر به اکثر فعالین سیاسی و مدنی در مناطق مختلف منتسب شده و تلاش حاکمیت این است که هرگونه کار گروهی و تشکیلاتی را خنثی بکند چرا که افراد در درون یک تشکیلات و جمع می توانند انرژی فردی خودشان را منسجم کنند و آن را برای پیشبرد هدفی به کار بگیرند. هر چند که من در مورد این افرد معتقدم که هیچ کار عملی ای که مصداق عنصر مادی اتهام اجتماع و تبانی برای ارتکاب جرم علیه امنیت کشور باشد، انجام نشده. چرا که حتی انتشار یک نشریه کارگری و تقاضا و پیشنهاد برای تشکیل سندیکاهای کارگری هم مصداق اجتماع و تبانی علیه امنیت کشور نیست چرا که جمهوری اسلامی خود یکی از امضا کنندگان پروتکل هایی ست که تشکیل سندیکاهای کارگری بدون اخذ مجوز در آن پذیرفته شده و اساسا به لحاظ اینکه برخی از سندیکا ها هم در داخل کشور وجود دارد -هرچند که به شکل موثری دارای فعالیت و آن بازدهی لازم نیستند- بحث در مورد تاسیس یک سندیکای جدید نمی تواند مصداقی برای این جرم باشد.
تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی هم اتهامی دم دستی ست که همانند رستوران هایی که پیش قضا برای مشتریانشان در نظر می گیرند این اتهام به تمامی فعالین سیاسی مدنی وارد دانسته می شود.
اگر اطلاعاتی راجع به نحوه برگزاری دادگاه این افراد دارید لطفا در اختیار ما قرار دهید.
پرونده شان در شعبه اول دادگاه انقلاب تبریز مورد بررسی قرار گرفته و حکم صادر شده است و بحثی که مطرح است این است که به حدی موضوع این ها از لحاظ حقوقی دارای بار منفی و ضعیف بوده که مامور اداره ی اطلاعات، که به سرباز گمنام امام زمان معروف است، موقع خروج بیوک سیدلر که هم پرونده ی باقی افراد بوده و 35 روز در سلول های انفرادی اداره ی اطلاعات قرار داشته و خوشبختانه از کلیه اتهامات تبرئه شده، از ایشان حلالیت طلبیده است. و به نظر من باید از همه ی این عزیزان حلالیت طلبیده می شد. چراکه تا جایی که من در جریان امر بودم این ها به جز بحث و گفتکو و مطالعه ی کتاب و بررسی برخی نشریات کارگری هیچ گونه اقدام عملی در این زمینه انجام نداده اند.
سوال دیگری که مطرح هست این است که آیا این افراد و یا وکلای شان به احکام صادره اعتراض کرده اند؟
احکام صادر شده به همه ی افراد ابلاغ نشده است. بعد از اینکه این حکم به خودشان و یا وکلا -که معمولا در ابتدا به وکلا اعلام می شود- ابلاغ شد بیست روز وقت دارند که نسبت به حکم صادره اعتراض کنند و امید این هست که قضاتی که به صورت نسبی مستقل هستند، پرونده را مورد بررسی منصفانه قرار دهند تا نسبت به صدور حکم برائت این افراد اقدام شود چرا که حکمی که صادر شده با رفتارهای این افراد هیچ تناسبی ندارد.
این حکم مشخصا به کدام یک این فعالین ابلاغ شده است؟
این حکم به شاهرخ زمانی که در زندان هست ابلاغ شده. در مورد نیما پوریعقوب و محمد جراحی هم تا جایی که اطلاع دارم حکمی ابلاغ نشده و البته در جریان امور مربوط به ساسان واهبی وش هم همان طور که اشاره کردم، نیستم.
آقایان زمانی، جراحی، پور یعقوب، واهبی وش و سیدلر در طی دوران بازداشت موقت چه شرایطی داشتند؟
مهم ترین رفتارهای غیرقانونی که در رابطه با این افراد که از خردادماه تا تیرماه سال جاری دستگیر شدند، صورت گرفته این است که همه شان در اداره ی اطلاعات و در سلول های انفرادی نگهداری شدند و فشارهای روحی و فیزیکی زیادی بر روی ایشان اعمال شده. مخصوصا فشارهای روحی و برخی تهدیدها مانند اینکه "ممکن است شما نتوانید تا سال ها از این زندان بیرون بروید"
هم چنین بعد در حالیکه طبق روال عادی زندانی تازه واردتنها ۲-۳ روز در بند قرنطینه نگهداری می شود و بعدها به بند مربوطه که عموما در مورد افراد سیاسی بند مالی ست، منتقل می شوند متاسفانه در مورد این افراد این گونه نبوده پس از انتقالشان به زندان مرکزی تبریز آن ها را مدت ها در بند قرنطینه نگه داشتند؛ مخصوصا در مورد نیما پوریعقوب که ایشان را به عنوان تنبیه به بند مجرمین خطرناک که بندی ست متعلق به قاتلین و و سارقین مسلح، انتقال داده بودند و همینطور آقای شاهرخ زمانی که تا جایی که من اطلاع دارم ایشان هم چنین در بند مجرمین خطرناک قرار دارند. و به نظر من تمامی این موارد یعنی قرار گرفتن در مدت بازجویی در سلول های انفرادی، اعمال هرگونه شکنجه ی روحی و جسمی، تهدید و همینطور بازداشت ایشان که با اتهام وارده تناسبی ندارد، غیرقانونی بوده و همین طور نگهداری شان در زندان هم از لحاظ اینکه زندان های ایران گنجایش نگهداری این تعداد زندانی را ندارد و تقریبا 4-5 برابر بیشتر از استاندارد خودِ جمهوری اسلامی در آن نگهداری می شوند و اینکه زندانی را در بند مخصوص خودشان نگه نمی دارند در صورتی که طبق آیین نامه سازمان زندان ها افرادی که اتهام مشخصی دارند باید در بند خودشان نگهداری شوند و وقتی یک زندانی سیاسی را به جای اینکه به بند مالی منتقل کننند به بند مجرمین خطرناک می فرستند این هم خود شکنجه ی مضاعفی ست که در مورد این افراد هم صادق بوده است.
چرا آقای شاهرخ زمانی کماکان در بازداشت به سر می برند؟
مسئولان برای آزادی آقای زمانی وثیقه ی سنگینی تعیین کرده اند که ایشان قادر به تامین آن نیست و همان طور که گفتم هم اکنون در بند مجرمین خطرناک زندان مرکزی تبریز نگهداری می شود.
به نظر شما چرا با فعالین کارگری و دانشجویی چنین برخورد سنگینی صورت گرفته است؟
به نظر من ترس جمهوری اسلامی بیشتر از کارهای گروهی و تشکیلاتی هست. یعنی جمهری اسلامی تا زمانی که فردی به تنهایی فعالیت می کند زیاد حساسیتی به موضوع نشان نمی دهد اما وقتی تعدادی از افراد جمع می شوند تا کار گروهی ای را انجام دهند، -حالا این کار گروهی ممکن است مطالعه و یا نقد یک کتاب یا نشریه یا اینکه بحث و نظر خواهی در مورد اینکه جمع و انجمن تشکیل و یا سندیکای کارگری ای تاسیس شود، باشد- در این مورد جمهوری اسلامی بسیار حساسیت دارد. چرا که هیچ علاقه ای به این ندارد که تشکیلاتی راه بیفتد و عده ای عضو آن شوند و بعد از مدتی این اعضا به صورت تصاعدی بالا روند که این موجبات به خطر افتادن امینت جمهوری اسلامی را سبب شود. در حقیقت فلسفه ی ماده ۶۱۰ قانون مجازات اسلامی هم بر این اساس هست که بیشتر از دو نفر جمع نشوند تا یک کار گروهی و تشکیلاتی را پیش ببرند.
آقای محمودی مطلب دیگری اگر مانده که من در پرسش هایم به آن اشاره ای نداشته ام لطفا بیان کنید.
من مطلب خاصی ندارم فقط اعتقادم بر این است که این عده فقط به اندیشیدن خطر کردند و این مسئله یعنی اندیشیدن در جمهوری اسلامی بزرگترین جرم است.
ممنون از اینکه وقت خود را در اختیار ما قرار دادید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر