۱۳۹۱ تیر ۲۴, شنبه

آیا رسانه های حرکت ملی را توان پاسخ به شبهات افکار عمومی هست؟-

اورمو ایشچیلری : باریش گونیلی -  با نگاهی به تاریخ مبارزات آزادی خواهانه در گوشه و کنار دنیا و با مطالعه ی تیتر وار جنبش های ملی در تاریخ ملت های تحت ستم پستی و بلندی هایی خودنمایی میکند که نقش غیر قابل انکاری در شکلگیری نهاد مبارزه و رسیدن به سرانجام مقصود و مطلوب آرمانهای آن ملت دارد.پستی هایی که لزوم مطالعه ی  آنها از لزومات هر موفقییتی ست که بی شک حرکت ملی آزربایجان نیز از این قاعده کلی مستثنی نیست.راقم به هیچ وجه خود را در جایگاهی نمیبینم که بخواهم راهنمای راه بزرگی  به نام حرکت ملی باشم اما با نظر به اینکه افتخار همراهی کاروان ملت آزربایجان را یدک میکشم، میشود با کمی ارفاق سرنوشت خود را گره خورده با نام والای وطن دانسته مطالبی متذکر میشوم باشد که قابل استفاده باشد.حرکت ملی آزربایجان به پشتوانه آرمانی نیک که برگرفته از حقوق حقه ملت تحت ستممان است در مسیر حرکت رو به جلوی خود با پستی و بلندی هایی رو به رو گشته که بسیاری از آنها غیر قابل چشمپوشی و حتی غیرقابل پیشگیری بوده که شالوده یک جنبش آزادی بخش را با اساس و بنیان خود در هم میآمیزد و حرکت را به آزمون هایی وامیدارد که بی شک  نوایی جز سرود وطن مجال سراییدن نخواهد یافت و قطعا
هجویات آلوده و ساطر از کانال های دشمن را توان رشد و نمو بلند مدت نخواهد بود اما به دلیل جوان بودن حرکتمان شاید دور از ذهن نباشد اگر بعضی از این آلودگی های خوش چهره نمایان نشود یا دست کم بینشی بلند و چند وجهی بطلبد که در این مرحله از مبارزه قطعا بسیار واجب مینماید.

همین در پس پرده حرف زدن ها شاید از ترس احتمال حساب و کتابهایی باشد که مشکل ساز میشود اگر مراقبتهای لازم به کار گرفته نشود و اگر عافت عجله آلوده اش کند که همانا ضررهایی بسیار کاری در بر خواهد داشت اما آنچه راقم را مجاب به قلم فرسایی نموده اوضاع و احوال ناپسندی ست که گرفتار بدنه حرکت ملی شده که به نظر میآید آب از چشمه ای گل آلود است که دردی غیر از درد وطن در دل صاحبانش خانه کرده است اشخاصی که نان به نرخ روز میخورند و دست بر قضا از نام بلند آزربایجان به نان و نوایی(در کوتاه مدت عموما غیر مادی) هم رسیده اند.

قریب به دو ماه است که بازداشتهایی در داخل شروع شده و پای فعالین بسیار سختکوش اما شاید کمتر شناخته شده را گرفته و بسیار دیگری را نیز به زحمت  ،هزینه هایی که لازمه ی  پیمودن راهیست روشن که در پیش گرفته ایم و منٌتی را شامل حال هیچ احدی نیست.

گستره بازداشت ها آن قدر بزرگ میشود که بر اساس اخبار موثق که تا انتشار این نوشته تکذیب یا رد نشده خبر از نگهداری 16 نفر از فعالین در بازداشتگاه اداره اطلاعات تبریز میدهد.

سراب و اردبیل و تبریز و سهند فرزندانی در اداره اطلاعات تبریز مهمان دارند که غربت وجه اشتراک تمامی آنان جدا از تعلقات فکری و تفکرات مبارزاتیشان است.

غربتی که شعار و لقب ناپسند "غیرخودی" را  پشت سر نامشان میشود دید.

تعداد قابل توجهی بازداشت و سکوتی بس سنگین و سؤال بر انگیز در پوشش اخبار و رویدادهای مربوط به آنان.
به اصطلاح آژانسها و سایتها و تلوزیونی ملی و خبری که عطش خبررسانیشان(اگر نگوییم خبرسازی) چنان آرام گرفته است که آدمی را یاد همان چشمه ای میاندازد که گل آلودش کرده اند و قلاب به دست ماهی از جیب حرکت تناول میکنند و پروارتر بر سر فرزندان و یارانمان سایه ی فاشیستیشان را میافکنند.

ساده انگاری محض است اگر سکوت بعضی رسانه های شناخته شده ی منتسب به حرکت ملی را به حساب تنبلی یا سخن همیشگی و تکراری کمبود امکانات بگذاریم که اگر اینگونه هم باشد خیانتی بس نابخشودنی مُهریست بر عملکرد غیر قابل قبول ایشان.
برای مثال محمد اسکندرزاده بیش از 50 روز را در اداره اطلاعات به سر برده و هیچ معلوم نیست باید چند برابر این رقم متحمل بازداشت انفرادی شود تا مدعیان و دایه های نام حرکت ملی آزربایجان کاری در خور توجه برای رساندن صدایش به دنیا که سهل است به دور و اطرافمان بکنند یا وحید حبیب چشمه که به تازگی اخبار آزادییش از تلکسها پاک میشد که دوباره دستگیر شد و نقداً بیش از دو هفته را در اداره اطلاعات سپری کرده و حال و آینده ای بس مبهم گره خورده به نام مظلوم و غریبش گشته است و بزرگان مثلا فعال حقوق بشر و مدعیان تشکیلات ما کارهای واجبی برای خود تعریف کرده اند و کانال های اولویت بندی امورشان ولنجکانی دست آموز دارند که بی تعارف بگویم : وحید عزیز، من و تو جایی در این گود نداریم.

در جامعه های عموما ًغربی که گاهی جامعه های تله ماتیک خوانده میشوند رسانه ها عمده ترین سهم اطلاع رسانی و آگاهی جامعه را تشکیل میدهند و جایگاهی به غایت مشهود دارند اما نگاهی به رسانه های ما والا مقامان بالانشین حرکت آدمی را شرمنده ی هر چه رسانه و امر اطلاع رسانی میکند.

راستش برایم جای سؤال است که عالی جنابان منتظر رویداد چه اتفاق تلخ دیگری هستند تا شاید به خود زحمت انجام وظیفه ی مدعای  بزرگتر از موجودیت کوچکشان  را دهند؟!

به نظر میرسد گذشته از هزینه های گاهاً جبران ناپذیری که عملکرد منتسبان و رسانه های  ملی(بخوانید شخصی و باندی) به بار آورده و قطعاً باید پاسخگوی این عملکرد خود در پیشگاه ملت و وطن باشند ، مطالب زیادی در حضور ملت شریف و آگاهمان آشکارتر کرده است که لزوم توجه جدی تر و عاجل دلسوزان واقعی آزربایجان را می طلبد.

به امید آزادی  تمامی زندانیان سیاسی آزربایجان

باریش گؤنیلی - 22/4/91 آزربایجان جنوبی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر