اورمو ایشچیلری :
دمکراتهای چپ تبریز
۲٨/۶/۱٣۹۰
آنا دیلینده مدرسه - اولمالیدیر هر کسه
چند روز بیشتر به آغاز سال تحصیلی جدید در ایران نمانده است. با این حال بیش از سی سال است که علیرغم تاکید نیمبند اصل ۱۵ قانون اساسی جمهوری اسلامی بر آزادی "استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانههای گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس در کنار زبان فارسی" هنوز هم بخش بزرگی از فرزندان این مرز و بوم در مناطق ملی کشور- از جمله در آذربایجان- از حق آموزش رسمی به زبان مادری خود محروم هستند و سیاست فرهنککشی رضاخانی، توسط سردمداران و سیاستگذاران مستبد رژیم اسلامی همچنان دنبال میشود.
تا چند روز دیگر صدها هزار کودک آذربایجانی، بلوچ، ترکمن ، عرب و کرد در شرایطی وارد فضاهای آموزشی خواهند شد که زبان دوم تعمدا نقش زبان اول تحمیلی را برای این نونهالان بر عهده گرفته است. زبانی که نه در رشد شخصیت و شکلگیری هویت فرهنگی و اجتماعی کودک نقشی ایفا کرده، نه بازتاب هستی معنوی اوست، نه میتواند عامل ارتباط کلامی رسا با دنیای پیرامونش باشد و نه منبع مطمئن و جاذبی برای درک مفاهیم، نگارش و بیان واقعیتهای دنیای کودک غیرفارس محسوب میشود. این وضعیت تظاهر بارز خشونتورزی بر علیه کودکانیست که جرمشان تولد و زندگی در خانوادههای ساکن در مناطق ملی کشور چند ملیتی ایران است. این کودکان بدون اینکه خود بخواهند مجبورند ناملایماتیهای روحی و روانی و تحقیر فرهنگی محرومیت از آموزش به زبان مادری را متحمل شوند.
ما دمکراتهای چپ تبریز بعنوان بخشی از دمکراتهای چپ آذربایجان ایران، زبان را بارزترین عنصر شناخت هویت ملی و محرومیت از آموزش به زبان مادری را محرومیت از ابتداییترین حق طبیعی انسانی میدانیم و معتقدیم ممانعت از کاربرد رسمی زبانهای مناطق ملی در نظام آموزش و پرورش کشور، و تحمیل نهان و آشکار زبان دیگری جز زبان مادری خود به ساکنین این مناطق، رویکردی ارتجاعی، ضد دمکراتیک و تحقیر هویت ملی ملیتهاست. این رویکرد غیر انسانی بیش از هشتاد سال است که در چهارچوب سیاست "ملتسازی" کاذب رضاخان در ایران پایهریزی شده و تا به امروز هم در مناطق ملی کشور- از جمله در آذربایجان- ادامه یافته است.
متاسفانه زهر تبلیغات شوونیستی رژیمهای مستبد شاهی و اسلامی در هشت دهه اخیر، ذهنیت بخشی از جامعه روشنفکری فارس و غیرفارس کشور را (که برخی از افراد آن حتی از مخالفان دولتهای مستبد نیز بودهاند) مسموم کرده و اینان نیز با تکرار استدلال نظریهپردازان شناخته شدهی شوونیسم و نژادپرستی در ایران، تحت عناوین "دفاع از کیان ایرانی" ، "پاسداری از وحدت ملی" ، "جلوگیری از بالکانیزه شدن ایران"، "یک ملت و یک زبان"، "ممانعت از تقویت جنبشهای قومی و ملی" و نهایت با توسل به موضوع نخنما شدهی "تجزیه طلبی"، جنگ ناپاکی را بر علیه هویت و زبانهای مناطق ملی و از آن جمله هویت و زبان آذربایجانی به راه انداختهاند. این طیف از "روشنفکران" دفاع از آموزش رسمی زبانهای غیرفارسی مناطق ملی در نظام آموزش و پرورش کشور و تاکید نیروهای دمکرات غیرفارس و فارس کشور بر واقعیت چند ملیتی، چند فرهنگی و چندزبانه بودن ایران را، نشانه انحطاط و در خدمت باصطلاح "تجزیه طلبی" و "چند پاره شدن ایران" ارزیابی میکنند و خواسته و ناخواسته در خدمت برونداد سیاست شوونیستی و وحدت شکنانه حاکمان مستبد اسلامی و عظمتطلبان پانایرانیستی قرار میگیرند.
آموزش به زبان مادری یکی از پایهای ترین اصل رعایت حقوق بشر و دمکراسی در جامعه بشری است. این اهمیت تا بدانجاست که که سازمان جهانی یونسکو به منظور ارج نهادن به زبان مادری و تاکید بر این مسئله که: "یک فرهنگ صلحجویانه، تنها در فضایی میتواند بنیاد نهاده شود که در آن همه حق داشته باشند زبان مادریشان را آزادانه و به طور کامل در همه عرصههای ضروری زندگی به کار گیرند"، یک روز در سال (٢١ ماه فوریه) را "روز جهانی زبان مادری" نام نهاده است. از طرف دیگر، حق آموزش و بکارگیری زبان مادری در تمامی عرصههای ضروری زندگی بعنوان عامل شکوفایی همه جانبه شخصیت انسان، یک امر پذیرفته شده از سوی جامعه بشری است؛ حقی که در اکثر کشورهای چند ملیتی جهان به رسمیت شناخته شده و در بندهای دوم و سوم ماده ۲۶ اعلامیه جهانی حقوق بشر نیز با عبارات «هدف آموزش و پرورش باید شکوفایی همه جانبه شخصیت انسان و تقویت رعایت حقوق بشر و آزادی های اساسی باشد. آموزش و پرورش باید به گسترش حسن تفاهم، دگرپذیری و دوستی میان تمام ملتها و تمام گروههای نژادی یا دینی و نیز به گسترش فعالیتهای ملل متحد در راه حفظ صلح یاری رساند.... پدر و مادر در انتخاب نوع آموزش و پرورش برای فرزندان خود، بر دیگران حق تقدم دارند." مورد تاکید ویژه قرار گرفته است.
بنابر این، وظیفه روشنفکران دمکرات، برابری طلب و ترقیخواه است که از آموزش رسمی به زبان مادری در مناطق ملی کشور بعنوان یک حق انسانی و شهروندی، شرایط را برای یک همزیستی مسالمت آمبا دفاعیز و صلحجویانه در کشور چند ملیتی، چند فرهنگی و چند زبانه ایران تسهیل کنند. ما، مبارزه در راه تامین حق آموزش رسمی آذربایجانیها و دیگر ملیتهای غیرفارس به زبان مادریشان را بخش جداییناپذیر مبارزات دمکراتیک مردم ایران به حساب میآوریم و در آستانه شروع سال تحصیلی جدید در ایران، همصدا با نیروهای دمکرات و ترقیخواه، فعالین ملی و هویتطلبان آذربایجانی، ضمن محکوم کردن کلیه اشکال تبعیض ملی و زبانی اعمال شده بر ملیتهای غیرفارس در ایران، هفته اول مهرماه را به عنوان "هفته دفاع از آموزش رسمی به زبان مادری" اعلام میکنیم.
ما، با شعار "آنادیلینده مدرسه / اولمالیدیر هر کسه" (آموزش به زبان مادری باید برای همه تامین شود) به استقبال "هفته دفاع از آموزش رسمی به زبان مادری" در ایران میرویم و با تجمعات و دیگر اشکال مسالمتآمیز اعتراضی، صدای حقطلبانه و مخالفت خود با سیاستهای تبعیضآمیز، نژادپرستانه و ضد انسانی رژیم جمهوری اسلامی را ، به گوش جامعه جهانی، نهادهای حقوق بشری بینالمللی و بشریت ترقیخواه میرسانیم. باشد که تمام ملیتهای ساکن در ایران، با دارا بودن حق تعیین سرنوشت خود، در یک بستر سیاسی و حقوقی برابر و انسانی، در ایرانی آزاد، دمکراتیک و فدرال به دور از هر گونه اشکال تبعیض ملی- قومی، نژادی، جنسیتی و دینی – مذهبی همزیستی داوطلبانه برادرانه، صلحجویانه و برابر داشته باشند.
ما، با شعار "آنادیلینده مدرسه / اولمالیدیر هر کسه" (آموزش به زبان مادری باید برای همه تامین شود) به استقبال "هفته دفاع از آموزش رسمی به زبان مادری" در ایران میرویم و با تجمعات و دیگر اشکال مسالمتآمیز اعتراضی، صدای حقطلبانه و مخالفت خود با سیاستهای تبعیضآمیز، نژادپرستانه و ضد انسانی رژیم جمهوری اسلامی را ، به گوش جامعه جهانی، نهادهای حقوق بشری بینالمللی و بشریت ترقیخواه میرسانیم. باشد که تمام ملیتهای ساکن در ایران، با دارا بودن حق تعیین سرنوشت خود، در یک بستر سیاسی و حقوقی برابر و انسانی، در ایرانی آزاد، دمکراتیک و فدرال به دور از هر گونه اشکال تبعیض ملی- قومی، نژادی، جنسیتی و دینی – مذهبی همزیستی داوطلبانه برادرانه، صلحجویانه و برابر داشته باشند.
دمکراتهای چپ تبریز
۲٨/۶/۱٣۹۰
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر