۱۳۹۰ مهر ۱, جمعه

اهمیت زبان مادری و تاثیرات منفی ممنوعیت آموزش به زبان مادری

اورمو ایشچیلری :نادر قربان زاده
جدایی ناپذیر بودن زبان و تفکر,توسعه زبان توسط فکر و باالعکس یک واقعیت علمی است.فردی که تفکر ندارد زبان و فردی که زبان ندارد نمی تواند تفکری داشته باشد.زبان ابزاری برای تفکر است.آموختن یک زبان و استفاده آن برای برقراری ارتباط به رشد ذهن انسان و زبان نیز ابزاری برای به حرکت درآوردن ذهن و تفکر آدمی است.
انسانی که زبان خود را درست آموخته باشد می تواند به حقایق دست یابد.فردی که زبان خود را به درستی نمی تواند
صحبت کند و نتواند مفاهیم را در جای خود استفاده کند به طور منطقی ناتوانی ذهنی دارد و فضای تفکر او باریک هست.
زبان موجودی زنده هست و به طور منطقی زبان و زندگی دو چیز ناگسستنی است.شکل گیری هویت فرد,در تربیت او نهفته است و درموفقیت  آموزش عمومی و شغلی  چیزی که از همه مهم تر است زبان است.
تا اتمام مقطع ابتدایی در مدارس زبانی که آموزش داده می شود زبان مادری است.و بعد آن هر زبانی که آموخته شود ماسوای تعداد آنها برای کودک و فرد به منزله زبان دوم و بر پایه زبان مادری است .
کودک توسط زبان خود را می شناساند و اولین قدم را در راه شکل گیری هویت خود بر می دارد.کودکی که تازه متولد شده است توسط زبان مادری هویت و فرهنگ پیدا می کند و بعد این به جامعه وارد می شود.کودک توسط زبان مادری اولین قوانین اجتماعی را یاد می گیرد ,با افراد دیگر ارتباط پیدا می کند.در ابن راستا اولین وظیفه به عهده زبان مادری است و پیشرفت کودک از هر نظر به پیشرفت و یادگیری زبان مادری بستگی دارد.
کودکی که زبان مادری خود را به درستی آموخته باشد به طور منطقی می تواند بهتر از دیگر کودکان خود را بشناسد و نیز توان زیادی برای بیان خود دارد.زبان یک جامعه ابزاری برای به هم پیوستن افراد آن جامعه می باشد و پایه ای برای ارزش های مشترک آن جامعه است.
هر چه قدر ما و یا جامعه به زبان مادری خود اهمیت ندهیم با مسائل زیادی در رابطه با ارتباط خود با افراد دیگر مواجه می شویم اما زمانی که  زبان مادری را پایه ای اساسی برای شکل گیری شخصیت خود بدانیم این مشکلات رفع خواهد شد.اما متاسفانه در کشورهایی مثل ایران که ملل دیگر حق آموزش به زبان مادری خود را ندارند این مشکلات به طور گسترده وجود دارد و هر روز نیز شاهد گسست جامعه هستیم.
به طور مثال کودکی که بتواند در مقطع ابتدایی به زبان مادری خود آموزش ببیند با دنیای متفاوتی روبرو خواهد شد و هنگامی که وارد مدرسه می شود اگر ببیند  زبانی که توسط آن فکر,خواسته و آرزوهای خود را بیان می کند در مدرسه استفاده می شود و زبانی مفید است به خود و هویت خود افتخار خواهد کرد.
متاسفانه در ایران کودکان ملل از جمله کودکان ترک بعد از ورود به مهد های کودک و مدرسه به طور اجباری مجبور به یادگیری زبانی بیگانه هستند و زبان مادری خود را که تا ورود به مدرسه در شکل گیری شخصیت او نقش بسزایی داشته در درجه دوم قرار می گیرد و نقش زبان ترکی در شکل گیری هویت فردی او کمرنگ می شود و زبان مادری فقط ابزاری برای ارتباطات عادی کودکان تبدیل می شود.
در ایران کودکان ترک آذربایجانی در همان وحله اول ورود به مدرسه که از زبان مادری خود محروم می شوند از نظر زبانی,ذهنی و احساساتی در مقایسه با فارس زبانان پیشرفت یکسانی ندارند و اگر آموزش را به منزله یک مسابقه در نظر بگیریم کودکان ترک از همان قدم اول بازنده مسابقه خواهند شد.
کودکان ترک که از آغاز زندگی خود تا ورود به مدرسه تمام سرمایه های اجتماعی ,فرهنگی و علمی خود را به زبان ترکی به دست آورده و در مدرسه مجبور به یادگیری زبان غیر خودی هستند ما سوای بیگانگی با هویت فرهنگی خود محکوم به شکست هست.
اهمیت زبان مادری در شکل گیری هویت و شخصیت فردی کودک غیر قابل انکار هست و تاثیر آن در یادگیری زبان دوم و در نتیجه تاثیر آن در کیفیت آموزشی روشن هست.
در نتیجه دوری مجبوری کودک از زبان مادری خود ,رشد ذهنی کودک با مشکل روبرو می شود و در آموختن مهارت به زبان فارسی نیز با مشکل مواجه می شود.

تمام متخصصان آموزشی در جهان به این نکته اشاره می کنند که کودکان به زبان مادری خود تفکر می کنند و می توانند طرز فکر خود را با زبان مادری بهتر ادا نمایند.
حق آموزش به زبان مادری قبل از هر چیز یک حق اتسانی است و در عین حال حق هستی یک ملت هست.
به قول زبان شناس معروف  ,هارکورت "زبان آینه یک ملت است".هر  ملتی فرهنگ و ساختاری خاص خود را دارا می باشد و تمام این خصوصیات معنای خود را در زبان می یابد.
ممنوع کردن زبان مادری تاثیر زیادی بر کودک دارد و علاوه بر اینکه زبان دوم را در مدرسه به صورت اجباری یاد می گیرد اما نمی تواند به صورت روان صحبت کند و با بخواند و مطالبی که می خواند را نمی تواند به طور صحیح درک کند.کودک در مدرسه نوشتن را نیز یاد می گیرد اما نمی تواند احساسات و طرز فکر خود را به درستی بیان نماید.
به طور مثال کودک در درس ریاضی  نمی تواند حل مسئله را بیان کند و در بیشتر اوقات به دلیل اینکه مسئله را درک نکرده در پیدا کردن راه حل با مشکل واجه می شود.این مشکل در سایر دروس نیز وجود دارد و صحبت های معلم یا نوشته های کتابها را در مرحله اول به زبان مادری ترجمه می کند و بعد به درک آن می پردازد و تکرار به زبانی غیر از زیان مادری خود ترجمه می کند و کودکی که نتواند مفاهیم را درک نماید به طبع توان بیان آن را نخواهد داشت.
در کشور کثیرالمللی همچون ایران اگر ملل غیر فارس از آموزش به زبان مادری خود بهره مند شوند هم در امر آموزش موفق می شوند و هم به طور عمومی بر سطح آموزشی کشور نیز تاثیر گذاشته و بر  پیشرفت آموزشی کشور نقش بسزایی ایفا خواهند کرد.
امروزه در ایران که زبان مادری ملل ممنوع است به طور طبیعی به دشمنی ملل تحت ظلم با زبان فارسی منجر گردیده و این امر روز به روز افزایش می یابد .ممنوعیت زبان مادری در مدارس ایران به عقب ماندگی آموزشی منجر گردیده و کودک رفته رفته به دوری از مدرسه اقدام می کند و رفته رفته که زبان تحمیلی را فرا می گیرد به دشمنی وی از فرهنگ و زبان تحمیلی نیز افزوده می شود.اگر در مراحل پایانی مدرسه و در مرحله نوجوانی که فرد زبان تحمیلی را به صورت اندک هم که باشد به جای زبان مادری به کار برد از محیط اجتماعی و خانوادگی که در آن زندگی می کند نگرش منفی خواهد دید و در جواب آن حتی هویت خود و خانواده را نیز انکار خواهد کرد و رفته رفته فرد گوشه گیر می شود و به دشمنی با ملت خود می پردازد.
بهره مند نبودن از زبان مادری بر سطح رشد و موفقیت کودکان و جوانان تاثیر زیادی دارد به طور مثال  کودکان 7 ساله که تازه وارد مدرسه می شوند به طور طبیعی  2700 کلمه از آغاز تولد تا همین سن از زبان مادری خود را یاد می گیرند و به طور مثال در ایران که یک کودک ترک که حق آموزش به زبان مادری را ندارد ویکسان بینی  آموزشی او با یک کودک فارس خطایی فاحش هست.حتی در بیشتر اوقات در شهرهایی مانند تهران کودکان ترک و فارس در یک کلاس تابع آموزش یکسان می شوند.
یکسان سازی آموزشی در ایران بین کودکان ترک , فارس و سایر ملل  عاملی برای شکست آموزشی کودکان غیر فارس تبدیل شده  و علت این امر نه ناشی از مربیان آموزشی نه ناشی از بهره هوشی کودکان ملل بلکه علت اصلی آن ممنوع بودن زبان ملل ذر ایران می باشد و با وجود اصل های 15 و 19 قانون اساسی ایران همچنان زبان ملل از جمله زبان ترکی در ایران ممنوع هست و امسال نیز همچون سالهای قبل شاهد شروع مدارس دراول مهر ماه هستیم که با وجود خواسته های فراوان ملل در ایران برای حق تحصیل به زبان مادری  باز هم شاهد ممنوعیت زبانهای غیر فارسی در ایران هستیم.
در این مقاله کوتاه سعی بر تشریح سطحی زبان مادری و ممنوعیت تحصیل به زبان مادری را داشتم و امید دارم که برای خوانندگان مفید واقع گردد.


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر