انتشار این مقاله به منزله تایید تمام دید گاههای آن نیست ، بخصوص آنجا که مسئله را به تجزیه طلبی ربط می دهد. خبرگزاری اورمو ایشچیلری مانند همه ملل دنیا ملت آزربایجان جنوبی را محق در تعیین سرنوشت خود دانسته و استقلال را حق تمام کسانی می داند که طالب آن باشند.
طی دو هفته گذشته شاهد نبرد مرگ و زندگی در آذربایجان بودیم. نبردی که برای تنازع بقا در خیابانهای آذربایجان جریان داشت. مردم آذربایجان برای نجات مهمترین منبع حیات خود، دریاچه اورمیه، به خیابانها ریختند و حکومت اسلامی را وادار به عقبنشینی و تمکین کردند. میتوان گفت که این اولین حرکت مردمی در طول چند دهه حکومت اسلامی بود که موفق شد حکومت را آشکارا عقب براند. دولت 900 میلیون دلار برای نجات دریاچه اورمیه اختصاص داد. آیا دولت به وعده خود عمل خواهد کرد یا اینکه این هم وعدهای است توخالی برای ساکت کردن مردم و خالی کردن خیابانها از مردم معترض؟ آیا اعتراضات مردمی در آذربایجان به همینجا خاتمه مییابد و مردم در انتظار اجرای وعده دولت، چند سالی را هم به سکوت برگزار خواهند کرد؟
اعتراضات و تظاهرات چند روز اخیر مردم آذربایجان دارای چند ویژگی برجسته هستند که دقت در آنها و درسآموزی از آنها میتواند در آینده مبارزات دمکراسیخواهان ایران نقش بسزایی را ایفا کند. جنبش مردم آذربایجان مسالمتآمیز و مدنی است مردم برای نجات دریاچه اورمیه ابتدا انواع شیوههای معمولی مانند نامهنگاری، کشاندن مساله به مطبوعات و... را بکار گرفتند و زمانی که پاسخ خود را به شکلی کاملا غیرمسولانه در رد طرح دوفوریتی مجلس شورای اسلامی دریافت کردند، به خیابانها ریختند و باز همانند سابق ولی این بار در خیابان، به شکلی مدنی و مسالمتآمیز خواسته خود را مطرح کردند. استفاده از حق طبیعی دفاع از خود مردم در حرکت مدنی و مسالمتآمیز خود، با پاسخ خشن و سرکوبگرانه نیروهای امنیتی و سرکوب جمهوری اسلامی مواجه شدند که تصور میکردند با یورشی وحشیانه، میتوانند خیابانها را از "عناصر فتنهگر" خالی کنند و ماجرا را فیصله دهند، اما این بار مردم آذربایجان به شیوه "معمول" فرار نکردند، خیابانها را خالی نکردند و تسلیم نیرهای سرکوب نشدند. این بار مردم آذربایجان از طبیعیترین حق خود، از حق دفاع از خود استفاده کردند و آنهم به شیوهای مدنی. نه شیشهای شکسته شد، نه به اموال عمومی خسارتی وارد شد. مردم با وجود اینکه درگیر نبرد مرگ و زندگی بودند، تنها و تنها در مقابل نیروهای سرکوب مقاومت کردند و خیابانها را به تصرف خود درآوردند. قابل ذکر است که رژیم در سرکوب این تظاهرات از نیروهای سرکوبگر غیربومی استفاده میکرد. حمایت نسبی سراسری از اعتراضات مردم آذربایجان این بار مردم آذربایجان تنها نماندند، صدای حمایت از اعتراضات و تظاهرات آنها از هر گوشهای از ایران به گوش رسید. گرچه ما شاهد تظاهرات گسترده در سایر نقاط ایران نبودیم، ولی شواهد نشان میدهد که اگر تظاهرات آذربایجان ادامه یابند، این حرکت به دیگر نقاط ایران هم سرایت خواهد کرد. خوشبختانه تعداد بیشتری از مردم ایران به اهمیت حیاتی دریاچه اورمیه در حیات آذربایجان، کردستان و دیگر نقاط ایران پی بردهاند. اپوزیسیون و اعتراضات مردم آذربایجان در این بین اپوزیسیون رژیم جمهوری اسلامی نیز تا اندازهای متوجه ماجرا شد و بسیاری از آنها، البته با اندکی تاخیر، به حمایت از خواستههای مردم آذربایجان اطلاعیههایی صادر کردند. درحالی که برخی از آنها از اعلام موضع در این مورد خودداری نموده و همچنان به سکوت غیرقابل فهمشان ادامه میدهند. ولی آیا آنچه که مردم ایران و آذربایجانیان از اپوزیسیون رژیم جمهوری اسلامی انتظار داشتند، تنها به همین صدور اعلامیهها و اعلام حمایتها و محکوم کردنها محدود میشود و یا اینکه انتظار بیشتری داشتند و دارند؟ آیا اپوزیسیون خارج از کشور نمیتوانست و نمیتواند کار دیگری جز اعلام حمایت انجام دهد و گامهای عملی در جهت حفظ و نجات دریاچه اورمیه بردارد؟ آیا واقعا اپوزیسیون در خارج این امکان را ندارد که با استفاده از مناسبات خود با مراجع بینالمللی، اتحادیه اروپا و... این فاجعه زیستمحیطی و انسانی را در افکار عمومی جهانیان و سازمانهای حفاظت از محیط زیست، سازمان ملل متحد، سازمانهای حمایت از حیوانات و... مطرح کند؟ تا به حال تقریبا هیچ اقدام چشمگیری در این زمینه از سوی اپوزیسیون صورت نگرفته است. آنچه که در این میان قابل توجه و تامل و درضمن نگرانکننده است، تلاش محافل افراطی و تجزیهطلبان در بهرهگیری از وضعیت موجود و در خلا اپوزیسیونِ مترقیِ فعالِ در میدان این مبارزه است. محافل افراطی و تجزیهطلبان در روزهای اخیر به شدت فعال شده و تمام سعی خود را بکار بردند تا بر موج حرکتهای اعتراضی مردم آذربایجان سوار شوند و آن را در اختیار خود قرار دهند. این محافل تلاش کردند با طرح برخی شعارهای انحرافی و سپس با اقدامات خود در میان محافل افراطی کشور همسایه، ترکیه، و همچنین مراجعه به سازمان ملل و سایر اقدامات مشابه، ابتکار عمل را در دست گیرند و اگر اپوزیسیون مترقی و آزادیخواه و دمکراسیطلب به موقع نجنبد، هیچ تضمینی وجود ندارد که این محافل به هدف خود نرسند. آیا اعتراضات در همینجا خاتمه مییابند؟ دولت جمهوری اسلامی در پایان هفته دوم خیزش مردم آذربایجان، مجبور شد در اقدامی بیسابقه و با سرعتی بیسابقه، بودجهای 900 میلیون دلاری برای نجات دریاچه اورمیه اختصاص دهد، بودجهای که ظاهرا نقد نیست بلکه نسیه است. آیا دولت واقعا این بودجه را، آنهم به موقع، در این راه مصرف خواهد کرد و یا اینکه این بودجه نیز همانند موارد متعدد دیگر "ملاخور" خواهد شد؟ آیا همین مقدار بودجه نسیه برای نجات دریاچه کافی است و یا اینکه این نگین لاجوردی آذربایجان نیازمند اقدامات عملی فوری نجات است؟ آنچه که مردم آذربایجان میخواهند وعده نیست بلکه اقدامات فوری و عملی است. مسلما وعدههای جمهوری اسلامی نمیتواند مردم آذربایجان را در نبرد مرگ و زندگی فریب دهد. مردم عمل میخواهند. مردم میخواهند به عینه ببینند که دریاچه اورمیه، این منبع حیات و زندگی آنها، نفس میکشد و رو به بهبودیاست و تا زمانیکه شاهد آن نباشند همچنان به این نبرد ادامه خواهند داد. دستگیر شدگان اعتراضات اخیر هنوز در زندانند مساله مهم دیگری که برای مردم مطرح است، دستگیری فرزندان دلیر معترض است. فرزندان دلیر آذربایجان به دلیل اعتراض مدنی و مسالمتآمیز و به دلیل اقدام برای نجات منشا حیات خود و مردمشان در زندانند. آیا مردم آذربایجان می توانند به همین راحتی در خانه بنشینند و فرزندان خود را در زندانهای قرون وسطایی جمهوری اسلامی در بند بگذارند؟ هنوز تظاهرات روز شنبه به تمامی پایان نیافته است که زمزمههای تجمع روزهای آتی در مقابل دادگستری، دادگاهها و دادسراهای انقلاب، مراکز سپاه و ... برای نجات دستگیرشدگان در میان مردم به گوش میرسد. این فراخوانها نشانهای است از ادامه مبارزات تا رسیدن به نتیجه مطلوب. دوشنبه 14 شهریور 1390 |
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر