۱۳۹۰ شهریور ۲۱, دوشنبه

پیوند قیام پنجم شهریور آذربایجان با قیام یکم مهر آذربایجان

اورمو ایشچیلری :
نگاهی عمیق به قیام پنجم شهریور آذربایجان و پیوند آن با قیام پرشور آذربایجان در دوازدهم شهریور ماه نشان میدهد که آذربایجان خسته از استبداد، استعمار و استثمار دیگر نمیخواهد خشم خود را فرو خورده و به انتظار روزهای آینده نشسته و با خوش خیالی حرف های رژیم آپارتاید و شوونیسم فارس را به خود قبولانده و در نهایت خود را به ورطه ی نابودی اندازد. بلکه آذربایجان میخواهد تا زخم های کهنه را التیام بخشد، نه با خوش خیالی، بلکه با بینش عمیق و منطقی، آذربایجان میخواهد در این برهه از تاریخ اعتراض خود را نشان دهد، نه با سکوت، بلکه با فریادهای بلند برای به دست آوردن آزادی و  حق تعیین سرنوشت ملی، آذربایجان میخواهد تا جهانیان فریادش را شنیده و به یاریش بشتابند نه چون خرداد 1385 بلکه چون پنجم و دوازدهم شهریور ماه 1390.
سرچشمه قیام آذربایجان را نه در کوچه و بازار تهران و رسانه های فارسی زبان بلکه باید در سازماندهی و مدیریت حساب شده ی رسانه های حرکت ملی آذربایجان جنوبی و فعالان پر انرژی حرکت ملی جستجو کرد. مدیاهای حرکت ملی آذربایجان جنوبی بخصوص تلویزیون Gun Az TV و وبسایتهای فعال حرکت ملی و فعالان فضای اینترنت بخصوص فیسبوک وظیفه ی خود را به خوبی در قبل از قیام پنجم شهریور آذربایجان و بعد از آن انجام داده و قدرت خود را در امر آگاهی بخشی و همراه کردن توده ی مردم با مدیاهای حرکت ملی و فعالان آن نشان داده و در نهایت ملت مبارز آذربایجان به دعوت مدیاهای حرکت ملی و فعالان حرکت ملی پاسخ مثبت داده و قدرت خود را در اقسا نقاط آذربایجان به نمایش گذاشتند.

در یادداشت این هفته سایت اؤیرنجی خواهد کوشید تا  ضرورت پیوند قیام پنجم شهریور آذربایجان با قیام یکم مهر آذربایجان را به عموم ملت مبارز آذربایجان بخصوص فعالان حرکت ملی آذربایجان جنوبی یاد آوری نموده و اهمیت یکم مهر ماه را به همگان گوشزد از جمله فعالان حرکت ملی گوشزد کند.
عدم رای مجلس به طرح دو فوریتی نجات دریاچه اورمیه در واقع تیر خلاصی بر خوش بینی همه ی آذربایجانیان و دیگر تورکان ایران بود. ریشه ی به وجود آمدن فضای اعتراضی و قیام آذربایجان برای حفاظت از دریاچه اورمیه را نه در روزهای اخیر بلکه باید در گردهمایی باشکوه 13 فروردین 1389 جستجو کرد. در 13 فروردین 1389 فعالان حرکت ملی با توجه به شرایط آن روزها و به امید اینکه تظاهرات و گردهمایی مسالمت آمیز در پل میانگذر دریاچه اورمیه و در نقطه ای خارج از شهر از طرف حاکمیت با ملایمت و منطق روبرو خواهد شد، اقدام به طراحی و در نهایت عملی کردن تجمع و گردهمایی 13 فروردین کردند که متاسفانه با خشونت تمام از جانب رژیم آپارتاید سرکوب شد. نکته خنده دار و تاسف آور برای رژیم فاشیستی – مذهبی ایران این بود که نیروهای ضد ملت و یگان ویژه را به نقطه ای  در خارج از شهر و مابین جاده ی تبریز – اورمیه انتقال داده بود تا به گمان خود مانع از برگزاری تجمع و گردهمایی آذربایجانیان شود حال آنکه در پل میانگذر دریاچه اورمیه نه ساختمانی بود که یگان ویژه از آن محافظت کند و نه مکان امنیتی یا سیاسی بود که از دست دادن آن منجر به خطر افتادن نظام ولی فقیه شود. حضور گسترده ی ماموران دولت از سازمان های مختلف نظامی و اطلاعاتی و دستگیری دهها آذربایجانی در آن روزها نشان داد که حاکمیت بیش از هر چیز از یک کلمه وحشت دارد و آن کلمه ، کمله ی پر از معنا و مفهوم تورک است.کلمه ای که قریب یکصد سال است که رژیم ها و دولت های مختلف حاکم بر ایران سعی در محو کردن آن داشته و دارند. آری به درستی که تنها یک کلمه است که لرزه بر جان حاکمیت می اندازد و آن یک کلمه همین کلمه ی تورک است. تورک بودن یعنی هویتی ویژه داشتن، یعنی دارای زبانی خاص بودن ، یعنی تاریخی پرافتخار سرشار از مبارزه در راه آزادی و حق و عدالت داشتن، تورک بودن یعنی ستار خان بودن ، یعنی شیخ محمد خیابانی بودن ، یعنی حیدرخان عمواوغلی بودن یعنی پیشه وری بودن یعنی مبارزه در راه آزاذی آذربایجان، تورک بودن یعنی ... از طرف دیگر تورک بودن در ایران یعنی شهروند درجه دوم بودن، یعنی تحقیر شدن، یعنی بی بهره بودن از ابتدایی ترین حقوق یک انسان. حال اگر این تورک به خودآگاهی برسد و اعتماد به نفس ملی را کسب نماید آنگاه تبدیل به خطرناکترین عامل برای رژیم آپارتاید میشود. چرا که انسان خودآگاه و دارای اعتماد به نفس ملی را نمیتوان به بردگی گرفت و استثمار کرد. چنین انسانی حتی اگر زبان مادری خود را نتواند صحبت کند باز به یک چیز مینازد و آن شناختی است که از خویش، هویت فردی و هویت ملی خویش دارد، آری انسان خودآگاه به شناخت خویش مینازد. همین شناخت سبب بیداری فردی و ملی در افراد جامعه شده و رفته رفته دنبال راهی برای احقاق حقوق ملی میگردد تا بتواند به آرامش روحی و فکری دست یابد.
شروع قیام پنجم شهریور آذربایجان آن هم از شهر اورمیه ، شهری که مردم آن به رفتاری نرم ، ملایم و مهربان با تمامی انسان ها از اقوام ، ملل و مذاهب مختلف مشهورند نه تنها تعجب رژیم آپارتاید بلکه چه بسا تعجب تمامی شهرهای آذربایجان را برانگیخت. متاسفانه به دلیل نبود آگاهی از اهمیت ژئوپلوتیک و سیاسی – نظامی آذربایجان غربی بخصوص مرکز آن یعنی شهر اورمیه، همیشه مردم این شهر از سوی دیگر شهرهای آذربایجان مورد مؤاخذه قرار گرفته اند که چرا اجازه داده اند تا کردهای اطراف به این منطقه مهاجرت کرده و باعث به وجود آمدن خطرهای احتمالی در حال و آینده شوند. شناخت و آگاهی دقیق نشان میدهد که این امر نه با خواست مردم اورمیه و دیگر شهرهای آذربایجان غربی بلکه طبق سیاستهای کثیف و مکارانه ی حاکمیت و در طول زمان و آرام آرام انجام شده است. فعالانی که در شهر اورمیه فعالیت دارند یا به اوضاع و احوال این شهر واقفند به درستی میدانند که این شهر یکی از خط مقدم های مبارزه با رژیم آپارتاید است و مردم آن بخصوص فعالان آن میکوشند تا تمام توان خود را در جهت احقاق حقوق پایمال شده ی آذربایجان به کار گیرند. طبیعی است که در خط مقدم جنگهای سخت و نرم تلفات و برد و باخت های بیش از جاهای دیگر باشد.
قیام پنجم شهریور به وضوح نشان داد که این مدیاها هستند که میتوانند انعکاس دهنده و هدایت کننده ی جریانهای سیاسی – اجتماعی در جهان داخل و خارج یک سرزمین باشند. انعکاس جهانی قیامهای پنجم و دوازدهم شهریور بدون شک قابل قیاس با قیام خرداد 1385 نیست. به خوبی میتوان دریافت که در قیام شهریور آذربایجان رسانه ها و مدیاهای حرکت ملی پیشرفت قابل توجهی داشته و تا آنجا که توانستند کوشیدند تا اخبار آذربایجان و انعکاس آن در مدیاهای بین المللی و دیگر کشورها را به استحضار جهانیان رسانده و نقش بسیار مثبت و تحسین برانگیری در رشد و پویایی حرکت ملی آذربایجان جنوبی بازی کنند.
قیام شهریور آذربایجان از این لحاظ که یک قیام زیست محیطی با ریشه های تاریخی اعتراض به آپارتاید در ایران  است یک قیام استثنایی در تاریخ آذربایجان ، ایران و حتی خاورمیانه محسوب میشود. خوشبختانه ملت مبارز آذربایجان به خوبی توانسته تا به امروز به مدیریت قیام های شهریور پرداخته و از سانسور، بایکوت و تحریف شدن آن ممانعت به عمل آورد. با توجه به اینکه در یادداشت پیشین به نکات مهم قیام پنجم شهریور پرداخته شده بود ، اینجا به ذکر یکی از این نکات و تجزیه – تحلیل آن پرداخته میشود.
همانگونه که در یادداشت پیشین به صراحت گفته شد، قیام شهریور آذربایجان پتانسیل تبدیل شدن به یک قیام همه جانبه در سراسر آذربایجان و ایران را دارد. با توجه به نزدیک شدن یکم مهر ماه ، ماه آغاز به کار مدارس و دانشگاهها ، سایت اؤیرنجی از عموم فعلان حرکت ملی انتظار دارد تا با یاری و همفکری و همدلی هم ، بتوانند پیوند دهنده ی قیام پنجم شهریور آذربایجان با قیام یکم مهر آذربایجان باشند. مطمئنا قیام یکم مهر میتواند سراسر آذربایجان را دربر گرفته و علاوه بر طرح خواسته های مرتبط با احیای دریاچه اورمیه ، به طرح خواسته های ملی آذربایجانیان و تورکان دیگر مناطق ایران بپردازد. روزهای باقی مانده فرصت بسیار مناسبی است تا فعالان حرکت ملی در شهرهای مختلف با روشهای متفاوت و البته با حفظ امنیت خود و دیگر فعالان حرکت ملی ، به آگاهی بخشی مردم پرداخته و آنان را برای قیام یکم مهر ماه آماده کنند.  اهمیت قیام یکم مهر ماه  می تواند بیشتر از قیام شهریور آذربایجان باشد. مدیاهای حرکت ملی ، احزاب ، گروهها و تشکیلات سیاسی ، فرهنگی و... حرکت ملی آذربایجان جنوبی بایستی با اتحاد و همدلی هم فضای اعتراضی شهریور ماه را تا یکم مهر ماه حفظ کرده و در نهایت قدرت آذربایجان را در یکم مهر ماه به نمایش گذارند.
از هم اکنون میتوان با ارسال اخبار ، مقاله و ... به زبان های مختلف من جمله زبان انگلیسی عمق آپارتاید را در ایران به رسانه های مختلف جهان شناساند. فعالان حرکت ملی بایستی بکوشند تا از طریق ارسال مئیل ، تماس تلفنی ، مصاحبه ی حضوری و... در خارج از ایران ، مدیاهای بین المللی را با فضای مبارزاتی آذربایجان آشنا سازند. فرصت بدست آمده یکی از استثنایی ترین فرصت های تاریخ آذربایجان است و آذربایجانیان و دیگر تورکان ایران میتوانند با پیوند قیام شهریور آذربایجان به قیام یکم مهر آذربایجان یکی از استثنایی ترین رویدادهای تاریخی آذربایجان را رقم زده و حرکت ملی را در رسیدن به اهداف خود بیش از پیش یاری نمایند.
سایت اؤیرنجی از عموم ملت فهیم و مبارز آذربایجان دعوت می کند تا از هم اکنون با پخش تراکت ، اعلامیه ، پوستر و... فضای قیام یکم مهر ماه را آماده کرده و با اتحاد و همدلی در کنار هم و رور در روی رژیم آپارتاید و سیاست های تبعیض آمیز آن قرار گیرند.
گله جک بیزیمدیر.   

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر