۱۳۹۱ مهر ۵, چهارشنبه

پان کیست؟ انتشارات پینار٫ یا حداد عادل؟ – شریفه جعفری


اورمو ایشچیلری :حداد عادل را در زنجان از نزدیک دیده بودم و به سخنرانی اش گوش داده بودم ، حدادی که اسمش را اینگونه بزرگ و او را صاحب قلم معرفی می کنند را اگر شما هم از نزدیک دیده بودید ، خود قضاوت می کردید که سیاستمداران و دولت مردان این مملکت چه قدر تو خالی و به دور از شعور سیاسی و فرهنگی به سر می برند.اینان که یک شبه و با افکار نژاد پرستی بر راس امور می نشینند و بر ملت حکومت می کنند چه کسانی هستند !در زنجان در ساختمان بورس و اوراق ساعت ۱۱.۵ صبح حداد عادل سخنرانی داشت و بنده نیز به عنوان ناشر فعال از طرف یک دوست دعوت شده بودم و کارت دعوت داشتم خالی از لطف ندیدم به آنجا سری بزنم.به آنجا رفتم زمان ورود به ساختمان تمام اشیاء ، کیف دستی ، موبایل و هر چه به همراه داشتیم را از ما گرفتند وبازرسی بدنی شدیم . سپس وارد سالن شده و در ردیف سوم نشستم .بعد از شروع ابتدا چند نفر از مدیران شروع به دادن گزارش ، آمارو بازدهی شرکتها کردند که همه ناراضی بودند و اعلام می کردند که نسبت به پیشرفت صنعت ترکیه چه قدر عقب مانده و افت کرده اند.خلاصه نوبت به حداد عادل رسید پشت تریبون که رفت یک دستش را روی میز خوابوند و شروع کرد به خنده های به ظاهر از ته دل و مضحک وبچه گانه ، همه فقط نگاه می کردند ، خشکشان زده بود ، از دولتمدار اینگونه رفتار غیر قابل باور بود .دقایقی به همین منوال خندید بعد که آرام شد علت خندیدنش را اینگونه بیان کرد : این زنجانیها آدم رو دعوت می کنند بعد خودشان می آیند
صحبت می کنند و باز دوباره غش غش خندیدٰ ، باور کنید کسی تکان نمی خورد و همه شوکه شده بودند ، خلاصه بعد از خنده یک دفعه فریاد کشید آقا چرا ترکیه ؟ چرا همش مملکتمون رو با ترکیه مقایسه می کنید ؟ بگید افغانستان ،مگه ترکیه کیه ؟…
و امروز این آدم تو خالی با نهایت پررویی فقط ۳۵٫۰۰۰٫۰۰۰ ترک را هیچ می انگارد و در شروع سال تحصیلی شعر زبان فارسی را تقدیم فرزندانمان می کند ، خودش را به خریت می زند با حس شدید نژاد پرستی و پان فارسیستی به این همه انسان توهین می کند و وجودشان را فرهنگشان را زبانشان را دربرابر زبان فارسی ناچیز و نادیده می گیرد!،و متاسفانه ما نیز به ناچار آن را می خریم ٰ، جلد می گیریم ، به فرزندمان توصیه می کنیم ، خوب بخواند ، حفظ کند ،شاگرد اول شود ، ۲۰ بگیرد و باعث افتخار گردد.
آری همیشه و هر زمان اینگونه بوده است ، هر چه دادند خوردیم ، امر کردند اطاعت کردیم ، نابغه های زبان فارسی شدیم ، شاگرد اول های کلاس شدیم ، به خاطر لهجه مان به ما خندیدند از ما خواستند لهجه مان را عمل کنیم و ما برای اینکه تحقیر نشویم مانند آنها صحبت کردن را برای کتمان هویتمان تمرین کردیم و با زکاوت زیباتر از آنها صحبت کردیم ، مجبور شدیم ۲ زبان را همزمان در ذهنمان تجزیه و تحلیل کنیم سپس به زبان بیاوریم و به خاطر آن ٰ، کتک خوردیم ، جریمه شدیم ، اخراج شدیم ، تحقیر شدیم و گاهی ناچار از مدرسه فرار کردیم ، تاریخ اجدادمان را با تحریف و تخریب به نام تاریخ ایران به خوردمان دادند و ما به ایرانی بودنمان بالیدیم ، ما حتی ۱۵ سال پیش نمی دانستیم ، فرهنگ لغت داریم ، دستور زبان داریم ، تاریخ داریم ، فقط تعداد کمی کتابهای شعر و نوحه داشتیم و آن را دارایی خود می انگاشتیم .
ما را غریبانه از ما دور کردند شعورمان را بر ضد فرهنگ خودمان بکار گرفتند و خودکمان را با دست خودمان سرکوب کردند، اگر آذربایجانی نبود صدا و سیمای ایران شکل نمی گرفت ، نمی توانست عرض اندام کند ، اما از طریق همان صدا و سیما همیشه به تکرار مارا هویت ما را به باد مسخره گرفتند و ما را خنداندند ، غافل از اینکه این سیاست شوونیستی هدفی فراتر از خنداندن داشته است او غیر مستقیم به ملت نشان می داد که ترک حقیر است و فرزندانمان برای فرار از تحقیر از معرفی کردن خود و از ترک بودن خود فرار می کردند و خود را بچه تهران می خواندند.و ندانسته سیاست آسیمیلاسیونی فارس را رهنمون می شدند.
اما امروز با بیدار شدن شعور ملی و سیاسی ملت خوشبختانه سریع از روی افکار شوونیستی فارس پرده برداشته و از راههای مختلف اهداف ضد بشری و افکار نژاد پرستی اشخاصی مانند حداد عادل را رو می کنند .
دیروز انتشارات پینار را به جرم پان تورکیستی ، فرقه گرایی و …. با برنامه ی از پیش تعیین شده و دقیق فلج می کنند ، مجوز نشر را ابطال می کنند، که شما چرا کتاب ترکی غیر مجازچاپ کردید؟
بعد از یک سال بازی دادن که کاملا منجر به ورشکستگی انتشارات از نظر مادی و معنوی گردد بنده را به دادگاه می کشند تا به حبس بیندازند، بعد از یک سال اعلام تعلیق آن هم شفاهی یکباره بعد از رو شدن پرونده متوجه می شویم که مجوز یک سال است ابطال شده است و اینها با وعده تشکیل جلسه و تجدید نظر و لغو تعلیق مرا به بدترین وضعیت مالی دچار کردند. اینجاست که احساس می کنی دنیا دور سرت می چرخد و تو کاری نمی توانی بکنی ، زیرا به کدام قانون ، به کدام دادگاه و به کدام قاضی می توان اعتماد کرد ، همه جا حاکم اوست خودش قانون است و خودش دادگاه، او حق وتو دارد چون می تواند، در برابر ملتی که برای خود چیزی ندارد!. دارد اما اختیارش را ندارد ، قانون ، قاضی ، دادگاه ، حکومت و کسی که در راس باشد و بگوید بیایید درست قضاوت کنید، و حق مارا ، ملت ما را این قدر راحت ضایع نکنید ، اینجاست که خلع را با وجودت حس می کنی ، اگر من هم حاکمی ،دولتی داشتم ، کسی داشتم برایش دردم را بگویم و او مرا و زبان مرا می فهمید ٰ،اینگونه زیر پا له نمی شدم و به ناچار مانند جسم بی جان زندگی نمی کردم .
مرا محکوم به چاپ غیر مجاز کتاب کردند و من اجازت خودشان نشانشان دادم ٰ، گفتند تو مگر نماینده باکو هستی که کتابهای آنجا را ترجمه می کنی ، گفتم من کتابهای انگلیسی ترجمه شده و چاپ شده زیاد دارم ، اما خود گفتند خود پذیرفتند ٰ، خود جلسه تشکیل دادند ، خود ابطال مجوز کردند و من فقط چرا چرا کردم ؟
اینجاست که ملت طاقتشان طاق می شود ، این ملت فهمیده اند زیر یوغ ا ستعمار بودن نتیجه ای جز این نخواهد داشت ، آیا باز بپذیریم که ما را ترک خر خطاب کنند ، ثروتمان را به غارت ببرند ، فرزندانمان را آسیمیله کنند ، یا نه از هر طریقی شده به فکر باز گرفتن حقوق انسانی مان باشیم امروز که در عصر بیداری به سر می بریم در قرن اتم ، کدام سازمان و کدام دادگاه با وجود این همه ظلم به دادمان رسیده است ؟ چه کسی هست بیاید حقایق را در یک ترازو قرار دهد و مشخص کند که آیا انتشارات پینار با تلاشهای شبانه روزی اش و بدون دریافت کمکی از دولت ، با وجود اجازه انتشار به خاطر چاپ کردن کتاب ترکی پان تورک هست یا نه؟ ایا حداد عادل با وجود توهین علنی به شعور این همه ملت و اقوام ساکن در ایران پان محسوب می شود یا نه؟
اینک ملت باید خود قاضی شوند و تشخیص یدهند پان کیست؟ حداد عادل یا انتشارات پینار ؟…
شریفه جعفری
مدیر مسئول انتشارات ابطال شده ی پینار
۲۶/۰۹/۲۰۱۲

۱ نظر:

  1. معلوم دی باجیم ناعادل دمیرچی پان دان یوخاری شوونیت بیر ....دی

    پاسخحذف