اورمو ایشچیلری :گفته اند "اگر ميخواهيد يك ملت را نابود سازيد، از تخريب زبان آن ملت شروع
كنيد". اگر داراي زباني هستيد، يعني كه داراي دنيائي هستيد. دفاع از اين
دنيا، حقي است كه زيستن و مسئوليتي است كه تاريخ به شما داده است. زبان
امري فرعي نيست، ديگر نمي توان خلق ما را با دروغهائي مانند "مهم درك
همديگر و افاده مرام به هر زباني است" فريب داد. اين، دروغ محض است. زباني
استعماري و تحميلي مانند فارسي، به جاي آنكه همبستگي ايجاد نمايد، تجزيه و
افتراق ببار مي آورد. به جاي ايجاد ارتباط با زباني تحميلي، سكوت و به جاي
رضايت به زبان استعماري، جدائي انتخابي به دفعات بهتر و شريفتر است. ما
زباني از آن خود داريم و آن ما را بس است. ما از تمام جهات بر عليه زبان
عنصر قومي مسلط و نظام حاكم بر مائيم. اين حاكم گاها در قالب چپ و كمونيست،
گاها در قالب
مذهبي و بنيادگرا، گاها در قالب روحاني و آيت الله، گاها در
قالب مليگرا و ليبرال و مقام رسمي و روشنفكر مركزنشين و محقق و دانشگاهي و
فعال سياسي .... فارس ظاهر مي شود. ما با آنها به زبان تركي خطاب خواهيم
كرد و ديگر هرگز فريفته استعمار و نژادپرستي فارسي در لفافه كلي گوئيهاي
"زبان مشترك"، "مردمسالاري" و "تماميت ارضي" و "اسلام" و "تشيع" و
"ماركسيسم" و "جهاني شدن" .... نخواهيم شد. آري، ما با زبان تركي بر عليه
استعمار و نژادپرستي فارسي، بر عليه زبان تحميلي و قاتل فارسي عصيان خواهيم
نمود. امروز در ايران، زبان نافرماني و عصيان، تركي است. سياست سركوب و
ناديده گرفتن ملت، زبان و فرهنگ ترك از طرف دولت، نخبگان و قوم فارس، تنها
به آزاد شدن پتانسيل نفرت و شعله ور شدن آتش انتقام جوئي در ميان خلق ترك
كمك مي كند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر