شعارت چون شود پر باد از حلق
کشی چپ را یدک با خود چو یک دلق
گشائی چون دهن اندازه بلق
اگر کمونیست توئی ای وای بر خلق!
عناصر بی هویت و خود باخته که بصورت مانقورد تمام عیار، بعنوان شاخه ای از جریانات مشکوک و ضد خلقی، تشکیلاتهای پان ایرانیسم، پان فارسیسم، و راسیستهای دیکتاتور، و حامیانشان که شعبه ای از ناسیونالیسم عقب مانده قوم پرستان متعلق به
ناسیونالیسم افراطی فارس را در بطن خود حمل میکنند، مثل سیستمهای قرون وسطائی رژیم معدوم پهلوی، و رژیم مستبد جمهوری اسلامی ایران و سازمانهای معلوم الحال بظاهر چپ با ماهیت ضد تورکی خود، فقط یک هدف را دنبال میکنند، و آن هدف در واقع دشمنی تمام عیار و جنگ روانی علیه خلق مظلوم آذربایجان است.اینان که از روند حرکت ملی و ضد استعماری، و آزادیخواهانه مردم شریف آذربایجان و گسترش موج مبارزات آنان روز به روز به وحشت افتاده اند، از این جهت در صدداند برای جلوگیری از این موج توفنده که مثل سیل بنیان کن آنها را به حیرت افکنده است، از هر طریقی که بتوانند به مقابله با آن بر خیزند. و این بار نیز مثل همیشه با شعارهای پیش پا افتاده و ضد خلقی که تاریخ مصرفش سپری شده است، و همچنین با سو استفاده از نام کمونیسم و پنهان کردن چهره کریه سیاسی خود در زیر ماسک های مختلف، نوک حمله خود را متوجه حرکت ملی آذربایجان ساخته و بر علیه مردم شریف به دسیسه چینی مشغولند.
این عناصر بی هویت و مفلوک که از همه جا باز مانده و از همه جا رانده شده اند، گوئی که کارشان فقط مبارزه با خلق تورک آذربایجان باشد، و جز دشمنی با مردم تورک زبان، هیچ کار دیگری ندارند، با نقشه های از پیش طرح شده و بصورت ارگانیک، تمام اهداف و سیاست های ضد خلقیشان این است که تحت نامهای مختلف و با شعار های عوام فریبانه و ضد خلقی و به بهانه مبارزه با " ناسیونالیسم تورک" با براه انداختن جنگ روانی برای سرکوب مبارزات آزادیبخش خلق قهرمان آذربایجان، کلیت این حرکت ملی زیر سوال ببرند.
اینان به جای مبارزه با جریانات راسیسم و تشکیلاتهای پان فارسیسم و خرده ریزه های شاه اللهی ، و رژیم منفور جمهوری اسلامی ایران، که در طول تقریبا یک سده به قلع و قمع زبان و فرهنگ آذربایجان و سایر ملل غیر فارس جغرافیای ایران پرداخته اند، و به جای مبارزه علیه ناسیونالیسم افراطی و راسیسم برتری طلب متعلق به قوم پرستان ارتجاعی فارس، نوک حمله خود را مثل رژیم منفور تهران متوجه ملت مظلوم آذربایجان کرده اند.
آقایان وقاحت و بی شرمی را بدانجا رسانده اند، که در تلاشند حرکت ملی خلق آذربایجان را که برای آزادی خود از چنگ استعمارگران ایران و دیکتاتور های رژیم مستبد تهران، و همچنین برای کسب اختیارات "حق تعیین سرنوشت خود" مبارزه میکند، تحت برچسب های گوناگون آنرا از محتوا خالی بکنند، تا بدین طریق به خیال خام خود، زمام این جنبش ضد استعماری و ضد مرکز را بدست بگیرند و دو مرتبه مردم آذربایجان را با شعارها و کلی گوئیهای کنهه در جهنم ایران به گاو آهن و خیش ببندند و یوغ بردگی را دو مرتبه بر گردنشان بیاویزند.
اینان که از سوی جریانات راسیستی ماموریت دارند دشمنی خود بر علیه مردم آذربایجان را، تحت پوشش مبارزه با "ناسیونالیسم تورک " به مرحله اجرا در آورند، گوئی که قیم و یا وکیل ملت آذربایجان باشند، و یا گوئی کسی از اینان دعوت کرده است که به یک چنین رذالتی تن بدهند، در ادامه روش ضد انسانی خود، از هیچ گونه اراجیف و خزعبلات بر علیه ملت شریف آذربایجان و نیرو های آزادیخواه آن، که برای رهائی از یوغ استعمار تهران تلاش دارند، خود داری نمی کنند. آقایان که گوئی با عوام فریبی تمام و به بهانه واهی و تحت پوشش مبارزه با " ناسیونالیسم تورک" برای سرکوبی و نابودی حرکت ملی آذربایجان مامور شده اند، بنظر میرسد که از بیداری ملی و جنبش سرتاسری ملت قهرمان آذربایجان، بطرز آشکار به وحشت افتاده اند.
این عناصر بی هویت باید بدانند که با این ترفند ها کاری از پیش نخواهند برد و در پروسه مبارزه بدست ملت قهرمان آذربایجان به زباله دان تاریخ سپرده خواهند شد. چون ملت شریف آذربایجان برای آزادی از زیر یوغ ستم فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، و محو تمام عیار سیستم سرکوب دیکتاتورهای شیخ اللهی و شاه اللهی مبارزه میکند. و هیچ تشکیلات فراماسونری و مافیائی دیگر نخواهد توانست جلوی حرکت آزادیخواهانه مردم آذربایجان را که برای منافع ملی خود مبارزه میکنند، سد بکند.
در اینجا لازم به ذکر است که این عناصر خود باخته اگر جرات دارند و اگر راست میگویند، و اگر برای خلق ها مبارزه میکنند،
اول بروند سراغ گرداننده گان تشکیلاتهای مافیائی، راسیسم و ناسیونالیسم افراطی متعلق به قوم پرستان ارتجاعی فارس، و با آنها مبارزه بکنند.
راسیسمی که نزدیک یک قرن است که ملل غیر فارس را در جغرافیای موسوم به ایران قتل عام میکند.
راسیسمی که زبان،
راسیسمی که فرهنگ،
راسیسمی که تاریخ و مظاهر ملی ملل غیر فارس را قلع و قمع کرده است.
راسیسمی که انسان غیر فارس را جزو آدم بحساب نمی آورد.
راسیسمی که در وهله اول خود مانقورد ها را از حیطه آدمیت خط زده است.
راسیسمی که از مانقورد ها بعنوان آلت دست استفاده میکند.
راسیسمی که مانقورد ها را به جان مردم آذربایجان انداخته است.
راسیسمی که نژاد پرستی را برای خود ایدئولوژی کرده است.
راسیسمی که ایران را به گند کشیده است.
راسیسمی که کارش تحقیر و توهین به ملل غیر فارس است.
راسیسمی که کارش جوک ساختن و اهانت بمردم است.
راسیسمی که جغرافیای ایران را به قتلگاه ملل،
راسیسمی که ایران را به یک مستعمره تمام عیار تبدیل کرده است.
راسیسمی که سردمدارانش هستی خلقهای ایران را چپاول کرده اند.
راسیسمی که با شعار های توخالی،
راسیسمی که با گول زدن مردم،
راسیسمی که با وعده های توخالی،
راسیسمی که با کلی گوئیهای بی اساس
راسیسمی که جامعه را در اعماق جهالت فرو برده است.
راسیسمی که ملل ایران را در فقر و فلاکت و جامعه را در اعماق بطالت فرو برده است.
راسیسمی که خلقهای ایران را از مبارزه علیه حکومت نژاد پرست تهران باز میدارد.
راسیسمی که تحت نام " پان ترکیسم" حقوق مدنی خلق آذربایجان را لگد مال کرده است.
راسیسمی که آزاده گان را،
راسیسمی که مبارزین خلق قهرمان آذربایجان را در زندانها به زنجیر کشیده است.
راسیسمی که مبارزان راه آزادی را به جوخه های اعدام میسپارد.
راسیسمی که جنبش ضد استعماری ملل ایران را سرکوب میکند.
راسیسمی که خود را در پشت نام "جمهوری اسلامی ایران" پنهان کرده است.
اگرآقایان جرئت دارند،
اگرآقایان راست میگویند،
اگرآقایان به حقوق بشر،
اگرآقایان به حقوق مللیتها ارزش قائلند،
اگرآقایان ضد تورک نیستند،
اگرآقایان بر ضد خلق آذربایجان نیستند،
اگرآقایان مانقورد نیستند،
اگرآقایان حامی پان ایرانیسم،
اگرآقایان حامی راسیسم ،
اگرآقایان حامی پان فارسیسم نیستند،
در مقابل ناسیونالیسم افراطی متعلق به قوم پرستان ارتجاعی فارس به ایستند!
ناسیونالیسمی که زبان تورکی را،
ناسیونالیسمی که فرهنگ تورکی را،
ناسیونالیسمی که موسیقی تورکی را ،
ناسیونالیسمی که اسم تورکی را قدغن کرده است.
ناسیونالیسمی که اسم شهر ها را،
ناسیونالیسمی که اسم روستا ها را،
ناسیونالیسمی که اسم کوه ها را،
ناسیونالیسمی که اسم رود ها را،
ناسیونالیسمی که اسم کوچه ها را،
ناسیونالیسمی که اسم میادین آذربایجان را جعل میکند.
ناسیونالیسمی که تاریخ آذربایجان را،
ناسیونالیسمی که ادبیات آذربایجان را تحریف،
ناسیونالیسمی که آذربایجان را مستعمره کرده است.
ناسیونالیسمی که جغرافیای ایران را به خاک خون کشیده است.
ناسیونالیسمی که خود را در هیئت رژیم منفورجمهوری اسلامی ایران،
ناسیونالیسمی که خود را در هیئت تشکیلاتهای شیخ اللهی و شاه اللهی ... و امثالهم نشان میدهد.
ناسیونالیسمی که اخبار زلزله آذربایجان را بکلی سانسور کرد.
ناسیونالیسمی که در حادثه زلزله، مردم ورزقان را،
ناسیونالیسمی که مردم اهر را،
ناسیونالیسمی که مردم هئریس را،
ناسیونالیسمی که مردم روستاهای اطراف تبریز را،
ناسیونالیسمی که مردم روستاهای اطراف اردبیل را،
ناسیونالیسمی که مردم منطقه قارا داغ را،
ناسیونالیسمی که هزاران تن از مردم آذربایجان را زنده بگور کرده است.
ناسیونالیسمی که با نقشه های خائنانه دریاچه زیبای "اورمو" را می خشکاند.
ناسیونالیسمی که مناطق زیبای آذربایجان را به کویر نمک تبدیل میکند.
ناسیونالیسمی که نسل کشی خلق آذربایجان را با وقاحت تمام عملی میکند.
ناسیونالیسمی که آذربایجان را به گورستان دسته جمعی مبدل میسازد.
و اگر مبارزه با راسیسم و ناسیونالیسم افراطی متعلق به قوم پرستان فارس، در ماهیت آقایان نمی گنجد.
لطفا از سر راه جنبش توفنده و آزادی بخش خلق قهرمان آذربایجان کنار بروند.
لطفا خودشان را پشت اسمهای بظاهر چپ، کمونیسم، خلق، ... و امثالهم پنهان نکنند.
توجه داشته باشند که دیکتاتورهای بلوک شرق مانند چائوشسکو، استالین ... و همانند آنها نیز خود را کمونیست تلقی میکردند. ما اینها را از همین الآن به آقایان میگوئیم. فردا نگویند که کسی اینها را بما نه گفت!
تو ای گم کرده ره در خاک ویران
مشو بازیچه ی دست رذیلان
بسی سرکوب شد خلقم در ایران
شوی روزی ز خشم خلق گریان
ترا چون ماهیت پیداست هر آن
مشو مانقورد حذر از قهر و عصیان
همی هشدار باشد چون بدینسان
چو برگی گم شوی در قعر توفان
13.09.2012
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر