اورمو ایشچیلری : توضیح ، خبرگزاری اورمو ایشچیلری این مقاله را به نقل از آرازنیوز منتشر کرده است . ولیکن باید خاطر نشان کنیم ضمن قبول کردن نظرات این مقاله در مورد کم کاری و یا ناقص عمل کردن رسالت خبری از سوی فعالین و سایت های آزربایجانی ، این نکته را هم باید اضافه کنیم که عبارت "در طول این همه سال موفق نشده ایم که کوچکترین خبری در این مورد در رسانه های ترکیه منتشر کنیم!" کمی بی انصافی است زیرا فقط اورمو ایشچیلری تاکنون چندین مورد از انتشار فیلم ، عکس و خبر در مورد انواع پروتست ها ، تظاهرات و اخبار مربوط به آزربایجان جنوبی در روزنامه های مطرح ترکیه همچون ملیت ، حریت و شبکه های تلوزیونی D,Kوکانال Bمنتشر کرده است. به کار بردن عبارت آزربایجان جنوبی نیز از تابوهایی است که اخیرا در ترکیه شکسته شده است . اینها از یک طرف در اثر زحمات فعالین آزربایجانی و از طرف دیگر تغییر نگرش جهانی به ایران می تواند باشد. ضمن آنکه ما نیز بر افزایش قدرت لابی گری و بمباردمان خبری رسانه ها در ترکیه و سایر کشورها تاکید داریم .
انتشار خبر برافراشته شدن پرچم ترکیه و آذربایجان در یکی از مسابقه های فوتبال تیم تراختور در روزنامه حریت ترکیه (1)، از یک طرف مایه خوشحالی است که بالاخره پس از اینهمه اتفاقات که در قالب مسابقات فوتبال در این دو سال
روی داد، در نهایت با تاخیر زیاد هم که شده خبری هم در روزنامه های ترکیه در این زمینه منتشر شد! ولی از طرف دیگر این مساله را باید نشانه یک شکست بزرگ برای ما فعالین آذربایجانی تلقی کرد که در طول این همه سال موفق نشده ایم که کوچکترین خبری در این مورد در رسانه های ترکیه منتشر کنیم!
چگونگی و روند انتشار این خبر در روزنامه حریت بسیار قابل تامل است. حریت تازه پس از آن از این موضوع باخبر شد که ابتدا
رجانیوز (2) آن را منتشر کرد و بعد در سایت بالاترین یک موضوع داغ (3) در این مورد ایجاد شد. سپس بخش ترکی بی بی سی (4) آن را منتشر کرد. تازه پس از آن بود که روزنامه حریت از این موضوع خبردار شد و خبر را به نقل از بی بی سی منتشر کرد!؟ این در واقع یک شکست بزرگ برای ما در بخش رسانه ای است که انتشار این خبر باید در اثر اشتباه رجانیوز و پان فارسیست های بالاترین انجام شود! این یعنی اینکه ما هنوز الفبای لابی گری رسانه ای را هم نمی شناسیم!؟
اشتباه اکثر ما این است که خیال می کنیم همین که ما یک خبر را در سایتها و وبلاگهای خودمان منتشر کنیم کافی است و رسانه های معتبر بین المللی خودشان خواهند آمد و سایتها و وبلاگ های ما را خواهند خواند و اخبار آن را در سطح جهانی منتشر خواهند کرد!؟ وقتی هم که چنین اتفاقی نمی افتد زبان به گله و شکایت باز می کنیم و همه دنیا را متهم به ضدترک بودن می کنیم! وقتی هم که می بینیم رسانه های ترکیه هم اخبار ما را منتشر نمی کنند، به تناقض می رسیم که مگر می شود رسانه های ترکیه هم ضدترک باشند! آنگاه دچار توهم توطئه می شویم و حزب آک پارتی و اردوغان را متهم به ضدترک بودن می کنیم!؟ البته در این که آک پارتی ریشه های مذهبی و اسلامی دارد و دین و مذهب را فراتر از هویت و زبان در نظر می گیرد، شکی نیست ولی اتهام ضدترک بودن به بدنه حزبی که ریشه وسیعی در درون جامعه ترکیه دارد، یک توهم توطئه بیش نیست. در ثانی ترکیه کشوری است که آزادی رسانه ها در آن در حد بالایی است و سکولارهای ترکیه هم رسانه های قدرتمندی در اختیار دارند که روزنامه حریت هم یکی از آنهاست. ادعای اینکه آن رسانه ها همه تحت کنترل اردوغان هستند و از ترس اردوغان اخبار ما را سانسور می کنند، از واقعیت دور است و تنها نشان می دهد که ما از سر ناچاری می خواهیم ناتوانی ها و ضعف های خودمان را با این حرفها توجیه کنیم! البته فکر می کنم این مساله بیشتر ناشی از عدم شناخت ما از رویه کار رسانه ها و چگونگی انتشار اخبار باشد و نه اینکه کسی غرضی داشته باشد که بخواهد مسائل را دانسته وارونه جلوه دهد.
اگر ما وضعیت خودمان را با کردها مقایسه کنیم می بینیم که آنها برخلاف ما آنقدر در بخش رسانه ها موفق هستند که روزی نیست که دهها خبر و مقاله در مورد وضعیت کردها در چهار کشور ایران، عراق، ترکیه و سوریه در مطبوعات بین المللی و معتبر منتشر نشود. البته این تفاوت به مسائل زیادی هم بر می گردد از جمله جنگ مسلحانه و تروریستی کردها که اخبارشان را همیشه به صدر اخبار می رساند چون متاسفانه صدای بمب و گلوله از صدای دلیل و منطق بلندتر است و رسانه ها اخبار ترورها و جنگها و کشتارها را در اولویت قرار می دهند ولی این کل حقیقت هم نیست. همین یک مورد انتشار خبر فوق در روزنامه حریت به خوبی نشان داد که اگر رسانه های ترکیه چیزی نمی نویسند نه به این دلیل است که نمی خواهند یا اجازه ندارند که بنویسند، بلکه خیلی ساده بگوییم به این خاطر است که اصلا این اخبار به گوششان نمی رسد!
در دنیای رسانه ها و عصر اینفورماتیک، حجم اطلاعات و اخباری که در هر ثانیه در اینترنت و رسانه های مختلف منتشر می شود، به قدری زیاد است که اخبار ما در سایتها و وبلاگهای ناشناخته مان، در میان این حجم عظیم کاملا گم و ناپدید می شود. بالاخره خبرنگارانی هم که در رسانه ها کار می کنند، انسان هستند و نه ماشین و آنها هم منابع اطلاعاتی محدودی دارند و نمی توانند همه سایتها و وبلاگها و اخبار کوتاه همه رسانه ها را بخوانند و بعد اخبار مورد نظرشان را برای انتشار آماده کنند. ما باید با رسانه های بین المللی و لااقل با رسانه های ترکیه ارتباطات نزدیک و حتی دوستی های شخصی و خصوصی با خبرنگاران آنها برقرار کنیم و اخبار و اطلاعات موثق را برایشان حاضر و آماده کرده و حتی در ترجمه و تهیه اخبار هم با آنها همکاری کنیم. تعداد خبرنگاران ترک که زبان فارسی را بدانند بسیار کم است و انتظار اینکه آنها خودشان همه اخبار ریز و کوتاهی را که مثلا سایت هایی مثل رجانیوز منتشر می کنند را بتوانند بخوانند و اخباری را که به نظرشان جالب و مهم است را منتشر کنند واقعا انتظار بی جایی است. ولی همین که حریت این خبر را به عنوان تیتر اصلی خود انتخاب می کند به وضوح نشان می دهد که آنها چقدر به این موضوع حساس هستند و اگر ما قبلا این خبر را با منبع فارسی و ترجمه دقیق ترکی اش در اختیار یکی از خبرنگاران حریت قرار می دادیم، بی ترید آنها این خبر را با کمال میل منتشر می کردند. یعنی اگر تا به امروز چیزی از تراختور و شعارهایی که در آنجا داده می شود ننوشته اند، به این دلیل بوده است که خبرنگارانش تا به امروز چیزی در این مورد نشنیده اند!
الان بهترین فرصت است که پس از انتشار این خبر در حریت و ایجاد پیش زمینه ذهنی در میان خبرنگاران و خوانندگان عادی در ترکیه، دهها مقاله و گزارش تفصیلی در مورد همه حوادث مهمی که در بازی های تراختور در این دو سال روی داده و پیش زمینه های آن که به حوادث خرداد 85 بر می گردد و شعارهایی که در استادیوم ها داده می شود به همراه ویدیوها و عکس هایش برای انتشار در حریت و سایر رسانه های ترکیه تهیه کرده و به همراه منابع معتبر و اصلی و ترجمه ترکی آنها در اختیار آنها قرار دهیم که مطمئنا از آن استقبال وسیعی خواهد شد و افکار عمومی ترکیه را متوجه مبارزات مدنی ما خواهد کرد.
لغو یک طرفه مسابقه دوستانه بین گالاتاسرای و تراختور تحت فشار مقامهای امنیتی ایران، تاثیر بالای هواداران تراختور در سازماندهی کمپین های دفاع از دریاچه ارومیه که چندی پیش به تظاهرات خیابانی وسیعی در آذربایجان هم منجر شد و همینطور تاثیر هواداران تراختور در استقبال خودجوش از عبدالله گل در سفرش به تبریز و مخالفت حکومت با حضور عبدالله گل در بازار تبریز و کوتاه کردن برنامه سفر او به خاطر ترس حاکمیت از گستردگی این استقبال و تبدیل شدن آن به تظاهرات مردمی در دفاع از زبان مادری، شعارهای دهها هزار نفری در دفاع از زبان مادری ترکی و همچنین اتحاد و برادری تبریز، باکو و آنکارا در استادیومها و دهها مورد دیگر بی شک با استقبال شدید رسانه ها و مخاطبان آنها و افکار عمومی ترکیه مواجه خواهد شد. هرگاه ما این گزارش ها را به همراه منابع معتبر و قابل استناد و همین طور ترجمه دقیق ترکی آنها تهیه کردیم و در اختیار رسانه های ترکیه قرار دادیم ولی آنها حاضر به انتشار آنها نشدند، آن وقت هست که شاید حق داشته باشیم آنها را متهم به بی توجهی به وضعیت آذربایجانی ها در ایران کنیم.
http://www.hurriyet.com.tr/planet/19293756.asp
http://www.rajanews.com/detail.asp?id=106297
style="color:#000033;cursor:pointer">http://balatarin.com/topic/2011/11/18/1009143
http://www.bbc.co.uk/turkce/haberler/2011/11/111121_iran_football_game.shtml
انتشار خبر برافراشته شدن پرچم ترکیه و آذربایجان در یکی از مسابقه های فوتبال تیم تراختور در روزنامه حریت ترکیه (1)، از یک طرف مایه خوشحالی است که بالاخره پس از اینهمه اتفاقات که در قالب مسابقات فوتبال در این دو سال
روی داد، در نهایت با تاخیر زیاد هم که شده خبری هم در روزنامه های ترکیه در این زمینه منتشر شد! ولی از طرف دیگر این مساله را باید نشانه یک شکست بزرگ برای ما فعالین آذربایجانی تلقی کرد که در طول این همه سال موفق نشده ایم که کوچکترین خبری در این مورد در رسانه های ترکیه منتشر کنیم!
چگونگی و روند انتشار این خبر در روزنامه حریت بسیار قابل تامل است. حریت تازه پس از آن از این موضوع باخبر شد که ابتدا
رجانیوز (2) آن را منتشر کرد و بعد در سایت بالاترین یک موضوع داغ (3) در این مورد ایجاد شد. سپس بخش ترکی بی بی سی (4) آن را منتشر کرد. تازه پس از آن بود که روزنامه حریت از این موضوع خبردار شد و خبر را به نقل از بی بی سی منتشر کرد!؟ این در واقع یک شکست بزرگ برای ما در بخش رسانه ای است که انتشار این خبر باید در اثر اشتباه رجانیوز و پان فارسیست های بالاترین انجام شود! این یعنی اینکه ما هنوز الفبای لابی گری رسانه ای را هم نمی شناسیم!؟
اشتباه اکثر ما این است که خیال می کنیم همین که ما یک خبر را در سایتها و وبلاگهای خودمان منتشر کنیم کافی است و رسانه های معتبر بین المللی خودشان خواهند آمد و سایتها و وبلاگ های ما را خواهند خواند و اخبار آن را در سطح جهانی منتشر خواهند کرد!؟ وقتی هم که چنین اتفاقی نمی افتد زبان به گله و شکایت باز می کنیم و همه دنیا را متهم به ضدترک بودن می کنیم! وقتی هم که می بینیم رسانه های ترکیه هم اخبار ما را منتشر نمی کنند، به تناقض می رسیم که مگر می شود رسانه های ترکیه هم ضدترک باشند! آنگاه دچار توهم توطئه می شویم و حزب آک پارتی و اردوغان را متهم به ضدترک بودن می کنیم!؟ البته در این که آک پارتی ریشه های مذهبی و اسلامی دارد و دین و مذهب را فراتر از هویت و زبان در نظر می گیرد، شکی نیست ولی اتهام ضدترک بودن به بدنه حزبی که ریشه وسیعی در درون جامعه ترکیه دارد، یک توهم توطئه بیش نیست. در ثانی ترکیه کشوری است که آزادی رسانه ها در آن در حد بالایی است و سکولارهای ترکیه هم رسانه های قدرتمندی در اختیار دارند که روزنامه حریت هم یکی از آنهاست. ادعای اینکه آن رسانه ها همه تحت کنترل اردوغان هستند و از ترس اردوغان اخبار ما را سانسور می کنند، از واقعیت دور است و تنها نشان می دهد که ما از سر ناچاری می خواهیم ناتوانی ها و ضعف های خودمان را با این حرفها توجیه کنیم! البته فکر می کنم این مساله بیشتر ناشی از عدم شناخت ما از رویه کار رسانه ها و چگونگی انتشار اخبار باشد و نه اینکه کسی غرضی داشته باشد که بخواهد مسائل را دانسته وارونه جلوه دهد.
اگر ما وضعیت خودمان را با کردها مقایسه کنیم می بینیم که آنها برخلاف ما آنقدر در بخش رسانه ها موفق هستند که روزی نیست که دهها خبر و مقاله در مورد وضعیت کردها در چهار کشور ایران، عراق، ترکیه و سوریه در مطبوعات بین المللی و معتبر منتشر نشود. البته این تفاوت به مسائل زیادی هم بر می گردد از جمله جنگ مسلحانه و تروریستی کردها که اخبارشان را همیشه به صدر اخبار می رساند چون متاسفانه صدای بمب و گلوله از صدای دلیل و منطق بلندتر است و رسانه ها اخبار ترورها و جنگها و کشتارها را در اولویت قرار می دهند ولی این کل حقیقت هم نیست. همین یک مورد انتشار خبر فوق در روزنامه حریت به خوبی نشان داد که اگر رسانه های ترکیه چیزی نمی نویسند نه به این دلیل است که نمی خواهند یا اجازه ندارند که بنویسند، بلکه خیلی ساده بگوییم به این خاطر است که اصلا این اخبار به گوششان نمی رسد!
در دنیای رسانه ها و عصر اینفورماتیک، حجم اطلاعات و اخباری که در هر ثانیه در اینترنت و رسانه های مختلف منتشر می شود، به قدری زیاد است که اخبار ما در سایتها و وبلاگهای ناشناخته مان، در میان این حجم عظیم کاملا گم و ناپدید می شود. بالاخره خبرنگارانی هم که در رسانه ها کار می کنند، انسان هستند و نه ماشین و آنها هم منابع اطلاعاتی محدودی دارند و نمی توانند همه سایتها و وبلاگها و اخبار کوتاه همه رسانه ها را بخوانند و بعد اخبار مورد نظرشان را برای انتشار آماده کنند. ما باید با رسانه های بین المللی و لااقل با رسانه های ترکیه ارتباطات نزدیک و حتی دوستی های شخصی و خصوصی با خبرنگاران آنها برقرار کنیم و اخبار و اطلاعات موثق را برایشان حاضر و آماده کرده و حتی در ترجمه و تهیه اخبار هم با آنها همکاری کنیم. تعداد خبرنگاران ترک که زبان فارسی را بدانند بسیار کم است و انتظار اینکه آنها خودشان همه اخبار ریز و کوتاهی را که مثلا سایت هایی مثل رجانیوز منتشر می کنند را بتوانند بخوانند و اخباری را که به نظرشان جالب و مهم است را منتشر کنند واقعا انتظار بی جایی است. ولی همین که حریت این خبر را به عنوان تیتر اصلی خود انتخاب می کند به وضوح نشان می دهد که آنها چقدر به این موضوع حساس هستند و اگر ما قبلا این خبر را با منبع فارسی و ترجمه دقیق ترکی اش در اختیار یکی از خبرنگاران حریت قرار می دادیم، بی ترید آنها این خبر را با کمال میل منتشر می کردند. یعنی اگر تا به امروز چیزی از تراختور و شعارهایی که در آنجا داده می شود ننوشته اند، به این دلیل بوده است که خبرنگارانش تا به امروز چیزی در این مورد نشنیده اند!
الان بهترین فرصت است که پس از انتشار این خبر در حریت و ایجاد پیش زمینه ذهنی در میان خبرنگاران و خوانندگان عادی در ترکیه، دهها مقاله و گزارش تفصیلی در مورد همه حوادث مهمی که در بازی های تراختور در این دو سال روی داده و پیش زمینه های آن که به حوادث خرداد 85 بر می گردد و شعارهایی که در استادیوم ها داده می شود به همراه ویدیوها و عکس هایش برای انتشار در حریت و سایر رسانه های ترکیه تهیه کرده و به همراه منابع معتبر و اصلی و ترجمه ترکی آنها در اختیار آنها قرار دهیم که مطمئنا از آن استقبال وسیعی خواهد شد و افکار عمومی ترکیه را متوجه مبارزات مدنی ما خواهد کرد.
لغو یک طرفه مسابقه دوستانه بین گالاتاسرای و تراختور تحت فشار مقامهای امنیتی ایران، تاثیر بالای هواداران تراختور در سازماندهی کمپین های دفاع از دریاچه ارومیه که چندی پیش به تظاهرات خیابانی وسیعی در آذربایجان هم منجر شد و همینطور تاثیر هواداران تراختور در استقبال خودجوش از عبدالله گل در سفرش به تبریز و مخالفت حکومت با حضور عبدالله گل در بازار تبریز و کوتاه کردن برنامه سفر او به خاطر ترس حاکمیت از گستردگی این استقبال و تبدیل شدن آن به تظاهرات مردمی در دفاع از زبان مادری، شعارهای دهها هزار نفری در دفاع از زبان مادری ترکی و همچنین اتحاد و برادری تبریز، باکو و آنکارا در استادیومها و دهها مورد دیگر بی شک با استقبال شدید رسانه ها و مخاطبان آنها و افکار عمومی ترکیه مواجه خواهد شد. هرگاه ما این گزارش ها را به همراه منابع معتبر و قابل استناد و همین طور ترجمه دقیق ترکی آنها تهیه کردیم و در اختیار رسانه های ترکیه قرار دادیم ولی آنها حاضر به انتشار آنها نشدند، آن وقت هست که شاید حق داشته باشیم آنها را متهم به بی توجهی به وضعیت آذربایجانی ها در ایران کنیم.
http://www.hurriyet.com.tr/planet/19293756.asp
http://www.rajanews.com/detail.asp?id=106297
style="color:#000033;cursor:pointer">http://balatarin.com/topic/2011/11/18/1009143
http://www.bbc.co.uk/turkce/haberler/2011/11/111121_iran_football_game.shtml
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر